آمار منتشرشده از سوی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) درباره صادرات ۴.۱ میلیارد دلاری محصولات معدنی در چهار ماهه نخست امسال، بار دیگر جایگاه راهبردی معدن و صنایع معدنی را در اقتصاد ملی یادآوری میکند. در شرایطی که تحریمها همچنان (و بیش از پیش) صادرات نفت را با چالشهای جدی مواجه کردهاند و درآمدهای نفتی دیگر نمیتواند تکیهگاهی مطمئن برای اداره کشور باشند، اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند اتکا به بخشهای غیرنفتی است. معدن و صنایع معدنی یکی از مهمترین و باثباتترین ظرفیتها برای تحقق این هدف هستند.
بررسی آمار نشان میدهد که در مدت چهار ماهه ابتدای امسال بیش از ۲۳ میلیون و ۷۷۴ هزار تن انواع محصولات معدنی و صنایع معدنی صادر شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته از نظر وزنی ۱۴ درصد رشد داشته، هرچند ارزش صادرات ۴ درصد کاهش نشان میدهد. یکی از دلایل احتمالی این اختلاف وزنی و ارزشی میتواند چالشی باشد که بارها درباره آن هشدار دادهایم: خامفروشی یا فروش محصولات با ارزش افزوده پایین. اگرچه رشد صادرات فولاد، آلومینیوم و مس به عنوان سه محصول کلیدی جای خوشحالی دارد، اما کاهش ارزش دلاری آن نسبت به وزن صادرات، نشان میدهد که همچنان باید در مسیر تولید محصولات با کیفیت و به روز تلاش کنیم.
خامفروشی در معدن همان اشتباهی است که سالها در حوزه نفت نیز مرتکب شدیم. فروش مواد اولیه بدون فرآوری به معنای واگذاری بخش بزرگی از ارزش افزوده به کشورهای خریدار است. در حالی که اگر زنجیره فرآوری در داخل کشور تکمیل شود نه تنها اشتغال پایدار ایجاد خواهد شد، بلکه صادرات ایران نیز از نظر ارزش اقتصادی ارتقا پیدا میکند. به عبارت دیگر اگر امروز ۴ میلیارد دلار محصولات معدنی صادر کردهایم، با توسعه صنایع پاییندستی و تکمیل زنجیره ارزش، این عدد میتواند افزایش چشمگیری پیدا کند، بدون آن که نیازمند افزایش حجم استخراج یا فشار بیشتر بر منابع طبیعی باشیم.
تحریمها نشان دادهاند که اتکا به نفت نهتنها اقتصاد ایران را آسیبپذیر کرده، بلکه در عمل امکان برنامهریزی پایدار را هم از دولتها گرفته است.
یکی از مزایای مهم معدن و صنایع معدنی نسبت به نفت گستردگی جغرافیایی و تنوع منابع است. تقریباً در سراسر ایران میتوان ظرفیتهای معدنی مختلفی را شناسایی کرد و همین موضوع باعث شده که توسعه این بخش، هم به توزیع متوازن توسعه در استانها کمک کند و هم زمینه ایجاد اشتغال بومی را فراهم آورد.
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، معدن بهعنوان پیشران صنعتیشدن عمل کرده است. ایران نیز با توجه به ظرفیتهای عظیم خود در حوزه مس، سنگآهن، فولاد، آلومینیوم و روی میتواند در مسیری مشابه حرکت کند. مهم این است که سیاستگذاران کشور معدن را نه فقط بهعنوان منبع درآمدی مقطعی، بلکه بهعنوان راهبردی ملی برای اقتصاد غیرنفتی ببینند.
نمیتوان از رشد صادرات معدنی سخن گفت و نقشی که ایمیدرو در این میان ایفا کرده را نادیده گرفت. این سازمان طی سالهای اخیر با اجرای طرحهای توسعهای سهم مهمی در ارتقای جایگاه معدن در اقتصاد کشور داشته است. گزارش اخیر ایمیدرو نشان میدهد که بیش از سه میلیارد دلار از صادرات چهار ماهه نخست امسال به زنجیره تولید فولاد، آلومینیوم و مس اختصاص داشته است. این یعنی نگاه به صنایع بالادستی تا حدودی در حال شکلگیری است، هرچند همچنان نیازمند سیاستگذاری دقیقتر و حمایتهای پایدار هستیم.
اگر معدن و صنایع معدنی بهطور جدی در اولویت قرار گیرند، میتوانند وابستگی به اقتصاد نفتی ایران را تغییر دهند که البته این مسیر نیازمند چند اقدام اساسی است:
_ جلوگیری از خامفروشی و توسعه صنایع پاییندستی
_ سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و ارتقای بهرهوری
_ گسترش بازارهای صادراتی و دیپلماسی اقتصادی فعال
_ ایجاد ثبات در قوانین و مقررات معدنی برای جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی.
با تحقق این اهداف، معدن نهتنها جایگزین نفت میشود بلکه میتواند موتور محرک توسعه صنعتی، اشتغالزایی و رشد پایدار کشور باشد.
در پایان باید تأکید کنم که امروز معدن تنها یک فرصت اقتصادی نیست، بلکه ضرورتی استراتژیک برای آینده ایران به شمار میرود. اگر قرار است اقتصاد ما از سایه نفت رها شود، اگر قرار است جوانان این سرزمین شغل پایدار داشته باشند و اگر قرار است منابع طبیعی کشور به شکلی هوشمندانه و پایدار مدیریت شود، راهی جز تکیه بر ظرفیتهای عظیم معدنی و فرآوری آنها نداریم.
محمدرضا ابراهیمی
مدیرمسئول پایگاه خبری «معدن نامه»