یادداشتی از شیوا نیک وظیفه، سردبیر؛
سالی که برای هیچکس خوب نبود
سالی که گذشت سال خوبی نبود، شاید بتوان گفت فعالین سخت ترین و بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و تورمی را درک کردند.
به گزارش پایگاه خبری معدننامه، شرایط اقتصادی، با ورود به نیمه دوم سال و شروع اعتراضات اجتماعی مدنی و اقتصادی بدتر هم شد اما بر عکس روال منطقی آن که معمولا اعتراضات منجر به گشایش در حوزه های اعتراضی می شود، مطابق خروجی این اعتراضات شرایط در همه حوزه ها بدتر هم شد.
حوزه فولاد سال را با دلار ۲۷هزار تومان و میلگرد ۱۷ هزار تومان و بازار تیر آهنی که نسبتا آرام بود و امید بسیار شروع کرد و در ادامه ضررهای سنگین در خرداد، پاییز و اسفند به شرکتها با قطعی برق و گاز تحمیل شد و با دلار حدود ۵۰ هزار تومان و میلگرد۲۵ هزار تومان و تیر آهنی که حدودی آرام گرفت؛ اکنون فولاد کشور سال را با امید کمتر به پایان می برد، شرکتهای بسیاری در این سال با همین شرایط سخت درست و صحیح کار کردند و سودآور بودند و برخی نیز حذف و از مدار خارج شدند.
سیکل ادواری بازار در سالهای۹۶ و ۹۷ نشان می دهد، پس از هر جهش ارزی و لمس سقفهای روانی و ورود بازار به دوره اصلاح، نقدینگی به دو بازار هدف حرکت می کرد اول مسکن(با اولویت زمین و بعد آپارتمان) و دوم بورس که البته وضعیت بازار بورس با انواع ریسک ها از این رتبه بندی خارج شده است و در نهایت سرعت خروج سرمایه از کشور را تسریع کرده و مقصد اصلی پولها خارج از کشور شده است.
اینطور که برمی آید هدف گذاری خیز برای نرخ فولاد معادل با دلار ۲۸۵۰۰ تومانی است درحالیکه نرخ دلار در بازار آزاد ( با نگاه به قیمت طلا ) در روزهای اخیر بالای کانال ۵۰ هزار تومان است؛ برخی از کارشناسان بازار بنا بر تجربه معتقدند هرگونه سرکوب قیمت در بازار فولاد بصورت انتزاعی و جدا از هر بازار فلز گرانبهای دیگر از یکجایی به بعد، در صورت اصرار و پافشاری و لحاظ اقدامات دستوری، نهایتا منجر به حباب منفی و بروز مشکلات دیگری برای این بازار همانند تجربه میلگرد ۱۵ هزار تومانی تابستان خواهد شد .
دلار ۳۸ هزار تومانی و شمش ۵۶۰ دلاری و نهایتا میلگرد ۲۵ هزار در شرایط موجود مناسبتر است و میتواند برای هر دو سوی زنجیره چه خریدار چه صنایع تولیدی وابسته منصفانه باشد؛ چه بسا اینکه تحت شرایط جو روانی منفی همانند تجربیات گذشته؛ هرگونه کاهش قیمتی پایین تر از این سطح به نوعی ناترازی با نرخ تورم واقعی محسوب شده و به نوعی حباب منفی برای این بازار محسوب میشود مضاف بر اینکه پس از طی مدت زمان کوتاهی همراستا با بلند شدن صدای اعتراض صنایع، مجددا اقدامات هیجانی حمایتی را در پی خواهد داشت و چه خوب بود سیاستگذاران این چرخه معیوب حمایت/سرکوب های هیجانی بازار را تحت فشارهای روانی دوطرف زنجیره یکبار برای همیشه تعدیل و تراز میکردند. این درحالیست که قیمتها در حال بالارفتن نامتعارف است و راهکار آتی طبق نگاهی به گذشته، شروع به سرکوب بازار به صورت هیجانی از چند ناحیه است؛ سپس قیمت ها به طور افراطی و هیجانی رو به پایین میشود و بازار دارای حباب منفی؛ متعاقبا شروع به حمایت های افراطی صنایع از چند ناحیه و حباب مثبت و هیجانی بازار میشوند و این چرخه بارها تکرار شده است.
.
.
.
.
.
.
.
.