تبعات محدودیت انرژی برای فولادیها
اوجگیری مصرف برق در فصل گرما، معضل بزرگ این روزهای اقتصاد ایران است؛ معضلی که هرچند در حوزه خانگی و شهری تا حدی برطرف شده، اما این اقدام به قیمت فشار سنگین بر صنایع کشور بوده است.
به گزارش پایگاه خبری معدن نامه، در تابستان ۱۳۹۹، جا ماندن ظرفیت تولید برق از میزان مصرف داخلی باعث شد، قطعی برق مکرر در حوزه خانگی، دولت وقت را با یک چالش مواجه کند و تداوم چند روزه این شرایط به طور خاص در برخی استانهای گرمسیر کشور، مشکلاتی جدیتر بهوجود آورد. کارشناسان و فعالان صنعت برق از همان زمان تاکید کردند که سرمایهگذاری محدود در زیرساختهای نیروگاهی کشور و توقف بهروزرسانی ظرفیت تولید برق در سالهای ابتدایی و میانی دهه ۹۰، عاملی مهم در محدود شدن تولید برق و در نهایت خاموشیهای مکرر بوده و برای برطرف شدن این معضل، راهی جز سرمایهگذاری در زیرساختها و تغییر الگوهای مصرف وجود ندارد و این موضوع نیز حداقل به چند سال زمان نیاز دارد.
به این ترتیب از تابستان ۱۴۰۰ تا فصل گرم امسال، دولت دست به یک انتخاب زد. با توجه به تبعات احتمالی قطعی برق خانگی و فشار مستقیمی که این موضوع به مردم وارد میکرد، دولت تصمیم گرفت که تمام تلاش خود را برای قطع نشدن برق خانگی به کار بگیرد؛ هرچند این تصمیم به بهای قطع کردن برق واحدهای اقتصادی و صنایع بزرگ تمام شد.
در ماههای گذشته، اعلام شده است که قطع کردن برق صنایع محدودتر شود و البته تاکید وزارت نیرو بر این موضوع بوده که این قطعی برق بر اساس یک برنامه قبلی و با اطلاع واحدهای صنعتی انجام شود؛ اما آنچه بیش از اطلاعرسانی اهمیت دارد، نحوه تامین انرژی واحدهای تولیدی است و در این بین یکی از صنایعی که بیشترین آسیب را از این خاموشیها دیده، صنعت فولاد به عنوان یکی از اصلیترین صنایع مادر کشور است، موضوعی که تداوم آن زنگ خطر را در فولاد و صنایع وابسته و پاییندستی آن به صدا درآورده است.
از کار افتادن مجموعههای بزرگ تولید فولاد کشور مانند فولاد خوزستان یا فولاد مبارکه اصفهان را میتوان در چند بعد اساسی مورد بررسی قرار داد. نخست بحث از کار افتادن ظرفیت زیرساختی این مجموعههاست. کوره فولاد برای آغاز به کار و به اوج رسیدن ظرفیت تولید در هر روز به چند ساعت زمان احتیاج دارد و وقتی بنا باشد که در طول روز، کارخانه چند ساعتی قطعی برق را تجربه کند، عملا امکان تولید از بین میرود. گزارشها از این حکایت دارد که در هفتههای گذشته در مجموعهای مانند فولاد خوزستان، روزانه ۱۴ ساعت قطعی یا محدود کردن بار شبکه برق تجربه شده و این فرآیند که از ابتدای تابستان به شکل جدی آغاز شده، احتمالا تا پایان شهریور ماه نیز ادامه دارد. هرچند در تمام این ساعتها، لزوما قطعی برق رخ نمیدهد، اما بار شبکهای که در صنعت فولاد برای تولید نیاز است، ۶۵۰ مگاوات است و این در حالی است که در بعضی ساعتها از روز شبکه تنها ۱۵۰ مگاوات برق به خط تولید ارائه میکند و این برق در بهترین حالت تنها کفاف روشنایی و تهویه بنگاه اقتصادی به بزرگی فولاد خوزستان را میدهد و عملا اجازه تولید نمیدهد.
با توقف یا محدود شدن تولید، چند مشکل به شکل همزمان خود را نشان میدهند. در نخستین گام، شرکتهای بزرگی مانند فولاد خوزستان، از سوددهی خارج شده و زیانده میشوند که این نهتنها امور این مجموعه بزرگ را تحتتاثیر قرار میدهد که حتی امکان آن وجود دارد که با افت سهام، فولادیها بر روی بورس نیز تاثیر منفی بگذارند.
.
.
.
.
.