بازار جهانی فولاد و مواد معدنی زیر ضرب درگیریهای نظامی در خاورمیانه
در پی تشدید تنشها میان ایران و اسرائیل و بروز جنگ میان دو کشور، بازارهای جهانی در حوزه مواد معدنی و فولاد با شوکهای قیمتی و لجستیکی قابل توجهی مواجه شدهاند.
احسان رنجبران_ این درگیری نه تنها معادلات ژئوپلیتیکی منطقه را تغییر داده بلکه زنجیره تأمین جهانی، مسیرهای صادراتی و ساختار هزینهای صنایع فولاد نیز تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند.
در این گزارش به بررسی تأثیر و تبعات این درگیری بر بازار مواد معدنی و فولاد میپردازیم.
افزایش بیمه کشتیرانی و اختلال در حملونقل مواد اولیه
بنا به گزارش روزنامه فایننشال تایمز، در نتیجه افزایش خطرات امنیتی در مسیرهای دریایی خلیج فارس بهویژه تنگه هرمز، هزینه بیمه حملونقل کشتیهای باری حامل مواد معدنی و محصولات فولادی تا حدود ۶۰ درصد افزایش یافته است. این موضوع بر واردات سنگآهن، زغالسنگ و فروآلیاژها که از مسیرهای آبی عبور میکنند تأثیر منفی گذاشته و شرکتهای فولادسازی را با چالشهای جدیدی روبهرو کرده است.
این تحول بهویژه برای کشورهایی که وابستگی بالایی به واردات مواد اولیه دارند (مانند کشورهای جنوب و شرق آسیا) به معنای افزایش هزینههای تمامشده و کاهش رقابتپذیری خواهد بود. شرکتهایی که پیشتر مدلهای لجستیکی خود را بر پایه ثبات در آبراههای خاورمیانه طراحی کرده بودند، اکنون ناچار به بازنگری در مسیرها و تأمین مالی مضاعف هستند.
اختلال در صادرات فروآلیاژها و مواد استراتژیک
همچنین طبق گزارش خبرگزاری Argus Media، در پی این درگیری صادرات فروآلیاژهای منگنز از هند به مقصد ایران به شدت کاهش یافته است. این آلیاژها نقش کلیدی در فرآیند تولید فولاد دارند و اختلال در تأمین آنها میتواند به کاهش بهرهوری کارخانههای فولاد در ایران و منطقه منجر شود.
از منظر زنجیره ارزش صنعت فولاد، این موضوع نشانهای از شکنندگی وابستگی به عرضهکنندگان خاص در شرایط بحرانی است. کشورهای واردکننده باید بهسوی متنوعسازی منابع و ایجاد ذخایر راهبردی حرکت کنند، امری که با توجه به زمانبر بودن آن ممکن است در کوتاهمدت موجب کاهش ظرفیت تولید شود.
نوسانات قیمتی در بازارهای داخلی و بینالمللی
در داخل ایران نیز بهرغم کاهش تقاضا در بخش ساختوساز، قیمت محصولات فولادی نظیر میلگرد، تیرآهن و بیلت افزایش یافته است. البته این رشد قیمتی عمدتاً ناشی از افزایش نرخ انرژی و افت ارزش ریال بوده است. کارخانههای فولادسازی برای جبران هزینهها ناگزیر به افزایش قیمتها شدهاند، امری که فشار مضاعفی به صنایع مصرفکننده وارد میکند.
پیامدهای منطقهای و جهانی ناشی از اختلال در تجارت فولاد
بر اساس تحلیل منتشرشده در خبرگزاری آسوشیتدپرس (AP News) حتی در صورت عدم وقوع حمله مستقیم به کارخانههای تولید فولاد، اختلال در مسیرهای راهبردی مانند کانال سوئز و دریای سرخ میتواند به افزایش هزینههای لجستیک جهانی منجر شود. این روند قیمت نهایی فولاد در بازارهای بزرگ مصرفی از جمله اروپا، هند و چین را تحت فشار قرار داده است.
با توجه به موقعیت استراتژیک خلیج فارس و تنگه بابالمندب در زنجیره تأمین جهانی، هرگونه تهدید امنیتی در این مناطق میتواند تأثیراتی زنجیرهای بر قیمتها، تأخیر در تحویل و کاهش سطح عرضه به بازار داشته باشد. این مسأله بهویژه میتواند در بازارهایی که با رکود ساختوساز مواجه هستند، توازن عرضه و تقاضا را بههم بزند و منجر به افزایش مازاد تولید یا کاهش واردات شود.
افزایش هزینههای انرژی و فشار بر تولید
همچنین با افزایش ۷ تا ۱۴ درصدی قیمت جهانی نفت طی روزهای آغازین درگیری، هزینه تولید در صنایع انرژیبر مانند فولاد و سیمان بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. طبق اطلاعات موجود، حدود ۳۰ درصد از نفت صادراتی جهان از این مسیر حیاتی عبور میکند و هرگونه تهدید در این منطقه میتواند به افزایش بهای نفت و گاز منجر شود.
افزایش هزینههای انرژی علاوه بر تأثیر مستقیم بر قیمت تمامشده فولاد، میتواند به کاهش سودآوری کارخانهها و در برخی موارد حتی به توقف موقت خطوط تولید منجر شود، بهویژه در کشورهایی که یارانه انرژی به صنایع حذف یا کاهش یافته است. این مسأله همچنین شرکتهایی را که از گاز طبیعی برای تولید آهن اسفنجی استفاده میکنند بهطور جدی تحت فشار قرار میدهد.
جمعبندی
جنگ ایران و اسرائیل نهتنها یک بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه محسوب میشود، بلکه تأثیرات اقتصادی گستردهای نیز به همراه داشته است. افزایش هزینههای حملونقل، نوسانات قیمتی در بازار فولاد، کاهش صادرات فروآلیاژها و بالا رفتن هزینه انرژی از جمله مهمترین پیامدهای این درگیری بر صنعت جهانی فولاد و معدن بهشمار میروند.
در چنین شرایطی تحلیلگران توصیه میکنند که بازیگران زنجیره تأمین مواد معدنی و فولاد با افزایش سطح ریسکپذیری برنامهریزی، متنوعسازی مبادی تأمین و تشکیل ذخایر راهبردی به مقابله با اختلالات احتمالی آینده بپردازند.
با توجه به پویایی بازارها و عدم قطعیت در روندهای سیاسی، فعالان این حوزه باید با دقت بیشتری تحولات منطقهای را زیر نظر بگیرند و برای سناریوهای پرریسک، آمادگی بیشتری داشته باشند.