انرژی، گره کور تولید در فولاد خوزستان
مهران پاک بین، معاون بهرهبرداری فولاد خوزستان، در گفتوگو با خبرنگار روابطعمومی از محدودیت های سنگین انرژی، افت سودآوری و ناترازی زنجیره فولاد سخن گفت
به گزارش پایگاه خبری معدن نامه، وی تأکید کرد: هر زمان محدودیتی نداشتیم، با همکاری کارکنان توانستیم ظرفیت واحدها را محقق کنیم و حتی در برخی بخشها فراتر از ظرفیت کارخانه تولید داشته باشیم. با این حال، محدودیت های انرژی که از سال ۹۹ آغاز شده، هر سال شدیدتر شده و بخشی از تولید هر ساله را نامیسر کرده و زیان انباشته را ایجاد و افزون کرده است.
در بخش دیگری از گفتوگو، پاکبین در مورد محدودیت های انرژی اضافه کرد و گفت: امسال تقریباً در تمام روزها محدودیت برق داشتیم و تنها در فروردین ماه و مهر و آبان محدودیتی اعمال نشد. هرچند که در فروردین نیز بعد از ۱۵ روز نخست، یک دوره ۱۰ روزه محدودیت برق اعمال شد.
معاون بهرهبرداری فولاد خوزستان درباره سودآوری صنعت فولاد، چنین گفت: سالهای اخیر قیمت گاز و برق به مراتب بیشتر از قیمت شمش افزایش یافته و همین امر موجب شده حاشیه سود فولادسازان تا مقادیری کمتر از ۵ درصد کاهش یابد. در دورههایی از اوج ناترازی حتی حاشیه سود منفی هم ثبت شده و امید شرکتهای فولادی این است که بتوانند در مجموع تولید سال و در میانگین زیان های وارده را جبران کنند.
در توضیح سهم انرژی در هزینه های تولید، پاکبین گفت: در هیچ کجای دنیا سهم انرژی در هزینههای تولید فولاد ۳۰ درصد نیست. اما امروز در فولاد خوزستان و دیگر شرکت های مشابه سهم هزینه انرژی از ۳۰ درصد فراتر رفته است. از طرفی سایر هزینه ها نیز روند افزایشی داشته و فشار مضاعفی به صنعت فولاد وارد کرده است. اصلاح سیاستگذاری انرژی برای ادامه حیات رقابتی صنعت ضروری است.
در بخش دیگری از گفتوگو، زمانی که بحث مواد اولیه و سنگ آهن مطرح شد، پاک بین خاطرنشان کرد: شمش به هیچ وجه محصول خام نیست، بلکه محصول میانی و موتور محرک صنعت فولاد است. از طرفی در شرایطی که فولادسازان داخل با محدودیت تأمین سنگ آهن روبهرو هستند، حجم زیادی از سنگ آهن از بنادر کشور صادر میشود؛ رقمی بسیار بالاتر از نیاز فولادسازان بزرگی مانند فولاد خوزستان. این وضعیت نتیجه ناترازی زنجیره و کاهش نقدینگی در کل صنعت است.
درباره راهکار بازگشت زنجیره فولاد به وضعیت مطلوب، معاون بهرهبرداری تأکید کرد: این موضوع بدون تزریق نقدینگی و حمایت های جدی ممکن نیست. تصمیم گیران حوزه صنعت باید شرایط فعلی را درک کنند و سیاست هایی اتخاذ شود که تولید دوباره فعال و پایدار شود. باید صدای صنعتگران شنیده شود؛ صدایی که از کف کارخانه ها بلند شده و میتواند مبنای تصمیم سازی درست باشد.