استفاده از زغالسنگ به جای گاز باعث نجات فولاد ایران میشود؟
با پایان روزهای گرم سال و شروع سرما، صنایع ایران به ویژه صنعت فولاد با چالش جدیدی روبر میشود: کمبود گاز. یکی از گزینههایی که برای برطرف کردن این چالش پیش روی فولادیها قرار دارد استفاده از زغالسنگ بهجای گاز بهعنوان سوخت است.
احسان رنجبران_ سال 1404 با محدودیتهای شدید برق برای فولادیها آغاز شد و درست در نخستین روز پس از تعطیلات نوروز (16 فروردین) برنامه قطعی برق این صنعت کلید خورد. این قطعی و محدودیتها تا امروز ادامه داشته و در مقاطعی حتی تا قطع کامل برق و متوقف شدن خط تولید بسیاری از کارخانههای فولادی به مدت چندین روز پیش رفته است.
حالا با نزدیک شدن به پایان روزهای گرم سال، احتمالاً مصرف برق نیز تا حدودی کمتر خواهد شد و میتوان انتظار داشت وضعیت ناترازی برق برای صنایع مقداری بهتر شود، اما این شرایط هم دیری نخواهد پایید و با شروع سرما، مشکل بعدی ایجاد میشود و محدودیتهای گازی به سراغ صنایع فولادی میآیند. البته این حرفها تکرار مکررات هستند و امروز دیگر کمتر کسی در کشورمان هست که از این وضعیت بیخبر باشد و نداند که در فصل گرما قطعیهای مکرر برق و در فصل سرما محدودیت و قطعی گاز نفس صنایع را میبرند.
فولادیها برای مقابله با مشکل کمبود گاز دو راه پیش رو دارند: سرمایهگذاری در حوزه تولید گاز و یا استفاده از سوختهای جایگزین. بعضی از شرکتهای بزرگ فولادی گزینه اول را انتخاب کردهاند و همانطور که پیشازاین تلاش کردهاند با ساخت نیروگاه بتوانند بر قطعی برق غلبه کنند، میکوشند با ورود به حوزه گاز مشکل کمبود سوخت خود را نیز تا حدودی بر طرف کنند. با این حال این راهحل را نمیتوان نسخهای شفابخش برای صنایع فولاد دانست، زیرا بسیاری از شرکتهای کوچکتر امکان چنین کاری را ندارند و از طرفی تجربه برق نشان داده حتی شرکتهایی که خودشان تولیدکننده برق هستند هم امکان استفاده از تمام برق تولیدی نیروگاههایشان را ندارند و در نهایت باز هم بیبرقی به سراغشان میآید و چنین سرنوشتی در خصوص گاز نیز دور از ذهن نیست.
طرح استفاده از سوخت جایگزین معمولاً به زغالسنگ میرسد و درحالیکه تأمین گاز طبیعی بهعنوان اصلیترین خوراک مسیر احیای مستقیم دیگر پایدار نیست، کارشناسها بر لزوم حرکت به سمت انرژیهای جایگزین بهویژه زغالسنگ تأکید دارند؛ اما باید دید این تغییر چه فرصتها و تهدیدهایی برای صنعت فولاد به همراه دارد؟
بحران ناترازی گاز در صنایع فولاد
طبق اعلام شرکت ملی گاز، کشور ما با کمبود روزانه ۴۰۰ میلیون مترمکعب گاز مواجه است و در زمستان، صنایع فولادی از یک تا چهار ماه با قطعی خوراک روبهرو میشوند. این شرایط علاوه بر توقف تولید، خسارتهای سنگینی به تجهیزات و کاهش سودآوری واحدها وارد میکند. پیشبینیها نیز نشان میدهد در افق ۱۴۱۴، ناترازی گاز به بیش از ۵۰۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید؛ رقمی که تداوم تولید فولاد را با تردید جدی مواجه میسازد.
قطع یا کاهش سهمیه گاز واحدهای فولادی تنها به کاهش تولید محدود نمیشود، بلکه زنجیرهای از زیانها و مشکلات متعدد را به دنبال دارد. کاهش عرضه فولاد در بازار داخلی باعث رشد قیمتها و بیثباتی بازار میشود. از سوی دیگر توقف مکرر واحدهای تولیدی، هزینههای بالاسری، استهلاک تجهیزات و خسارتهای چندین میلیون یورویی را در سال ایجاد میکند. ادامه این شرایط نهتنها سودآوری صنعت فولاد را کاهش میدهد بلکه مزیت رقابتی ایران در صادرات فولاد خام و محصولات پاییندستی را نیز تهدید میکند.
زغالسنگ سوخت قدیمی با نقش جدید
آمارها نشان میدهد که بیش از ۷۰ درصد فولاد جهان با زغالسنگ تولید میشود. تجربه کشورهایی مانند چین، هند و آفریقای جنوبی نیز میگوید این منبع میتواند جایگزین مناسبی برای گاز طبیعی باشد. در ایران معادن گسترده زغالسنگ در کوههای البرز و منطقه کرمان وجود دارند که دارای ظرفیت بالایی برای تأمین خوراک صنعت هستند و در صورت تغییر نگاهها برای جایگزینی گاز طبیعی با زغالسنگ میتوان روی ظرفیت تولید این معادن برای تأمین زغالسنگ مورد نیاز حساب کرد. البته این موضوع مشروط به آن است که سیاستهای قیمتگذاری اصلاح شوند و انگیزه تولید داخلی زغالسنگ افزایش یابد.
فناوری گازیسازی زغالسنگ (Coal Gasification)
یکی از گزینههای مناسب در ایران تولید گاز سنتز از زغالسنگ است. این فناوری که در جهان نیز سابقه بهرهبرداری دارد، امکان تولید گاز احیایی مشابه گاز طبیعی را ایجاد میکند. در این فرایند محصولات جانبی مانند سوختهای تقطیری، متانول و حتی برق نیز تولید میشوند و نکته مهم این است که گازیسازی برخلاف سوزاندن مستقیم زغالسنگ، آلایندگیها را به شکل قابل توجهی کاهش داده و نگرانیهای زیستمحیطی را تا حد زیادی رفع میکند.
بررسی تجربه کشورهایی مانند چین و هند نشان میدهد توسعه فناوری گازیسازی زغالسنگ میتواند وابستگی به گاز طبیعی را کاهش دهد و مسیرهای متنوعی را برای تولید انرژی و فولاد ایجاد کند. چین با بهرهبرداری از فناوریهای پیشرفته توانسته بخش عمده نیاز صنایع خود را از طریق زغالسنگ تأمین کند و درعینحال پروژههای جذب و ذخیره کربن را برای کاهش آلایندگی پیش ببرد. در ایران نیز میتوان به همین ترتیب و با الگوبرداری از این تجارب و بومیسازی دانش فنی، گام مهمی در امنیت انرژی صنایع فولادی برداشت.
مزایا و معایب جایگزینی زغالسنگ به جای گاز طبیعی
استفاده از زغالسنگ برای تولید فولاد دارای مزیتهای متعددی است که از جمله مزایای آن میتوان به «تداوم تولید فولاد در شرایط محدودیت گاز»، «بهرهبرداری از ذخایر داخلی و کاهش وابستگی به واردات انرژی»، «امکان توسعه فناوریهای جدید و تولید محصولات جانبی با ارزش افزوده» و «کاهش آلایندگی در مقایسه با مصرف مستقیم زغالسنگ» اشاره کرد.
همچنین این روش معایبی نیز دارد که مهمترین آنها شامل «نیاز به سرمایهگذاری سنگین اولیه برای احداث واحدهای گازیسازی»، «چالشهای فنی در اصلاح واحدهای موجود احیای مستقیم» و «پیچیدگیهای زیستمحیطی در صورت عدم اجرای دقیق فناوری» هستند.
چشمانداز فولاد سبز و مسیر آینده
اگرچه استفاده از زغالسنگ میتواند نقش مهمی در عبور از بحران گاز ایفا کند، اما چشمانداز بلندمدت صنعت فولاد در جهان حرکت به سمت توسعه فولاد سبز و استفاده از هیدروژن بهعنوان خوراک اصلی است. ایران با توجه به ظرفیتهای بالقوه در تولید هیدروژن میتواند همزمان با توسعه فناوری زغالسنگ، برای آیندهای کمکربن نیز برنامهریزی کند. اتخاذ سیاستهای متوازن میان امنیت انرژی و الزامات زیستمحیطی، تعیینکننده جایگاه صنعت فولاد ایران در بازارهای جهانی خواهد بود.
در نهایت میتوان گفت صنعت فولاد ایران در آستانه یک تصمیم راهبردی قرار گرفته است. ادامه مسیر وابستگی به گاز، به معنای تداوم بحران و زیانهای بیشتر خواهد بود. در مقابل حرکت به سمت زغالسنگ و بهویژه فناوری گازیسازی میتواند تهدید کنونی را به فرصت تبدیل کند. این تغییر هرچند پرهزینه و زمانبر است، اما میتواند مسیر پایداری برای تولید فولاد در ایران ایجاد کرده و وابستگی کامل به گاز طبیعی را کاهش دهد.