زمستانِ خاموشی یا زمستانِ تدبیر؟
زمستان در سیاست گذاری ایرانی همیشه یک «آزمون» بوده است؛ آزمونِ دولت ها، صنعت و صبرِ مردم. امسال اما مسئولان دولت با پرسشی ساده و سرنوشت ساز روبهرو هستند: آیا میتوان چراغ کارخانه ها را روشن نگه داشت و شعار حمایت از تولید و اقتصاد مقاومتی را به عمل بدل کرد؟
به گزارش پایگاه خبری معدن نامه، صنعت، موتورِ اصلی و محرّک اقتصاد است؛ نه پرهیاهو مثل بازار ارز و بخش های غیرمولد، بلکه ستونِ استوارِ تولید و اشتغال. بازار ممکن است نوسان کند، اما صنعت ستونِ ثبات است. در کارخانه هاست که ارزشافزوده خلق میشود، فناوری معنا مییابد و فرصت های واقعیِ کار شکل میگیرد؛ هر درصد رشد صنعتی، ده ها شغل پایدار و هزاران امید تازه میسازد. صنعت فقط کالا تولید نمیکند؛ «نظم اجتماعی» میسازد: مهارت، اعتبار صادراتی، زنجیره تأمین و احساس امنیت در زندگی روزمره. هر بار که برق خط تولید میایستد، فقط یک کنتور خاموش نمیشود؛ یک «ریتم زندگی» از کار میافتد. قطع برق و گاز، توقف نبضِ تپنده اقتصاد است.
و خوزستان؟ قلب تپنده انرژی ایران؛ جایی که نفت و گاز و برق و آب کشور به تپش آن وابسته است. خوزستان فقط استانِ مرزی یا کشاورزی و نفتی نیست؛ پیشرانِ تولید ملی و گلوگاهِ تأمین انرژی است. خاموشیِ صنعت در خوزستان، خاموشیِ امید در سراسر ایران است.
تابستان ۱۴۰۴ به ما یادآوری کرد که محدودیت های برقی چگونه سفارش های صادراتی را نیمهکاره میگذارد، کارگر را سرگردانِ خانه میکند، سرمایهگذار را مردد و مدیر و متخصص را دلسرد. قطع برق فقط «زیان مالی» نیست؛ پیامدهای اجتماعی دارد: فرسایش سرمایه اجتماعی، افزایش تعارض های محلی، تشدید ناامیدی نسل جوان و تشویش افکار عمومی.
اکنون رئیسجمهور گفته است «چرخ تولید نباید بایستد»؛ شعار خوبی است—اگر برای مسئولان به «نقشه راه» تبدیل شود. نوبت وزارت نیروست که این قول را به عمل بدل کند: تضمین سوخت نیروگاهها در سرما، هماهنگی استانی و ملی برای پرهیز از تصمیم های جزیرهای و تحمیل محدودیت انرژی به صنایع، و از همه مهمتر، قرار دادن استانهای پیشران مانند خوزستان در اولویت پایداری انرژی.
زمستان امسال، آزمون اعتبار سیاستگذاری انرژی است. اگر تدبیر پیش دستانه جای واکنش دیرهنگام را بگیرد، چراغ کارخانه ها روشن میماند و اعتماد عمومی تقویت میشود. خاموشیِ صنعت، تنها توقف یک خط تولید نیست؛ تعلیق امید و اشتغال است. انتخاب روشن است: یا زمستانِ تدبیر و روشنایی، یا زمستانی که خاموشی اش به سال سرایت میکند.