نیروگاههای اختصاصی صنعت فولاد راهکاری حیاتی هستند یا باری اضافی بر این صنعت؟
با افزایش فشارها بر شبکه برق ملی و ناترازیهای انرژی، صنایع فولاد در ایران به سمت احداث نیروگاههای اختصاصی برای تأمین برق خود حرکت کردهاند. این اقدام اگرچه به بهبود پایداری تولید و کاهش وابستگی به شبکه کمک میکند، اما بدون برنامهریزی دقیق، حمایتهای قانونی و تضمینهای اجرایی میتواند به چالشهای مالی و بیاعتمادی در میان فعالان این صنعت منجر شود.
به گزارش پایگاه خبری «معدن نامه»، صنعت فولاد یکی از صنایع پایه و حیاتی در اقتصاد بسیاری از کشورها است که برای فعالیت و توسعه خود نیازمند تأمین پایدار و مطمئن انرژی بهویژه برق است. تأمین برق پایدار نقش بسیار مهمی برای افزایش بهرهوری، کاهش هزینههای تولید و حفظ محیطزیست بر عهده دارد. در کشورهای مختلف سیاستها و چهارچوبهای متفاوتی برای خودتأمین انرژی صنایع بزرگ از جمله فولاد وضع و تعریف شده است. این گزارش ضمن بررسی سیاستهای این خوزه در کشور ایران، تجربه کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه را نیز مورد بررسی قرار میدهد تا بهترین الگوها و درسآموختهها برای بهبود تأمین انرژی در صنعت فولاد ایران مشخص شود.
وضعیت ایران و الزامات برنامه هفتم توسعه
قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه صنایع انرژیبر از جمله فولاد را موظف کرده است تا پایان سال ۱۴۰۴ حداقل ۹۰۰۰ مگاوات نیروگاه حرارتی با بازده حداقل ۵۵ درصد و ۱۰۰۰ مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر احداث کنند. این تکلیف به دلیل فشار و محدودیتهای موجود در تأمین برق شبکه ملی وضع شده است.
صنایع فولاد ایران در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای قابل توجهی در احداث نیروگاههای خورشیدی و اختصاصی انجام دادهاند. اما گزارشها نشان میدهد که صرفاً تولید برق توسط این صنایع کافی نیست و اجرای سیاستها و برنامههای صحیح و منسجم در این زمینه اهمیت زیادی دارد.
چالشهای اجرای سیاستها در ایران
مشکلاتی مانند ناترازی برق، قطع برق صنایع خودتأمین و عدم تحقق وعدههای دولتی در تضمین استفاده کامل از برق تولیدی توسط صنایع، بهویژه در سالهای اخیر زیانهای اقتصادی سنگینی برای فولادسازان به همراه داشته است. طبیعتاً این بدقولیها موجب کاهش انگیزه سرمایهگذاری در تأمین انرژی پایدار میشود و چالشهای برق کشور را تشدید میکند.
وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز اخیراً نسبت به قطع برق صنایع خودتأمین انتقاد کرده و هشدار داده که این رفتار، بیاعتمادی سرمایهگذاران را افزایش داده و همکاری صنایع برای رفع ناترازی برق را کاهش میدهد.
تجربه کشورهای توسعهیافته
آلمان
در آلمان صنایع فولاد مانند ThyssenKrupp و Salzgitter از نیروگاههای CHP بهره میبرند که همزمان برق و حرارت مورد نیاز را تأمین میکنند و بهرهوری انرژی بالایی دارند. این نیروگاهها به شبکه برق متصل هستند و مازاد برق تولیدی قابلیت فروش در بورس انرژی را دارد. قوانین محیطزیستی سختگیرانه، استفاده گسترده از انرژیهای تجدیدپذیر و بازار برق رقابتی باعث شده صنایع فولاد این کشور انگیزه بالایی برای بهینهسازی مصرف انرژی داشته باشند.
آمریکا
صنایع فولاد آمریکا با بهرهگیری از نیروگاههای گاز طبیعی اختصاصی و بازده بالا، برق و حرارت لازم را تأمین میکنند. بازار برق پیشرفته و رقابتی به صنایع امکان فروش برق مازاد و خرید برق در شرایط مناسب را میدهد. سیاستهای محیطزیستی مشوقهای زیادی برای بهبود بهرهوری و کاهش آلایندگی ایجاد کردهاند.
ژاپن
ژاپن بر فناوریهای پاک و انرژیهای تجدیدپذیر تمرکز دارد. نیروگاههای اختصاصی صنایع فولاد با فناوریهای CHP و اتصال به شبکه برق، تأمین انرژی مطمئن و بهینه را تضمین میکنند. توجه ویژه به کاهش مصرف انرژی و حفظ محیطزیست در این کشور اهمیت زیادی دارد.
وضعیت کشورهای در حال توسعه
هند
هند با چالشهای جدی در تأمین برق روبروست و صنایع فولاد عمدتاً به شبکه سراسری برق وابستهاند. نیروگاههای اختصاصی در حال گسترش هستند ولی محدودیتهای مالی و زیرساختی مانع توسعه کامل آنها شده است. سیاستهای تشویقی در حال شکلگیری است ولی الزام قانونی محکمی وجود ندارد.
برزیل
ترکیبی از استفاده از نیروگاههای اختصاصی و برق شبکه سراسری در صنایع فولاد برزیل وجود دارد. استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند هیدروالکتریک (برقآبی) و بیومس (زیستتوده) نیز در این کشور قابل توجه است. بازار برق در حال توسعه و قابلیت فروش برق مازاد در حال افزایش است.
مصر
در مصر صنایع فولاد بیشتر به شبکه سراسری برق متکی هستند و توسعه نیروگاههای اختصاصی هنوز محدود است. چالشهای مالی و زیرساختی و فقدان سیاستهای تشویقی جدی، توسعه این بخش را محدود کرده است.
مقایسه تحلیلی و درسآموختهها
_الزام قانونی و سیاستها: ایران در زمینه الزام مستقیم صنایع به احداث نیروگاه اختصاصی پیشرو است، اما تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که ایجاد فضای حمایتی و تشویقی، توسعه بازار برق و تضمین حقوق صنایع میتواند انگیزه سرمایهگذاری را افزایش دهد.
_ترکیب منابع انرژی: کشورهای توسعهیافته تمرکز زیادی بر CHP و انرژیهای تجدیدپذیر دارند، ایران در مسیر توسعه این فناوریها است و کشورهای در حال توسعه هنوز بیشتر به سوختهای فسیلی وابستهاند.
_ارتباط با شبکه برق: اتصال صنایع به شبکه برق ملی در همه کشورها وجود دارد اما فشار بر شبکه و ناترازی در ایران بیشتر است، به همین دلیل الزام به خودتأمین بالاتر است.
_اهمیت برنامهریزی و سیاستگذاری: تجربه ایران نشان میدهد که بدون تضمینهای اجرایی و برنامههای شفاف، خودتأمین انرژی بهتنهایی کافی نیست و میتواند به بیاعتمادی و کاهش سرمایهگذاری منجر شود.
_بازار انرژی: بازارهای برق پیشرفته در کشورهای توسعهیافته نقش کلیدی در مدیریت مصرف و فروش برق مازاد دارند، درحالیکه بازار برق ایران در حال توسعه و کشورهای در حال توسعه با کمبود این امکانات مواجهاند.
نتیجهگیری
تجربههای جهانی و شرایط خاص ایران نشان میدهد که برای تأمین پایدار انرژی صنایع فولاد علاوه بر ایجاد ظرفیتهای تولید برق اختصاصی باید برنامهریزی دقیق، سیاستهای حمایتی و تضمین حقوق فعالان صنعتی بهصورت جدی دنبال شود. ناترازی برق، قطع برق صنایع خودتأمین و بدقولیها نهتنها باعث خسارات اقتصادی میشود بلکه روحیه سرمایهگذاری و توسعه فناوریهای نوین در این بخش را تضعیف میکند.
بنابراین ایران باید با الگوبرداری از مدلهای موفق کشورهای توسعهیافته به تقویت بازار برق، تشویق استفاده از انرژیهای پاک و ایجاد سازوکارهای شفاف و پایدار برای حمایت از صنایع فولاد در تأمین انرژی بپردازد. این امر در نهایت به افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و توسعه پایدار صنعت فولاد کمک خواهد کرد.