گزارش معدننامه از جدیدترین ارزیابی مرکز پژوهشهای مجلس؛
ناترازی گاز مانع توسعه پایدار فولاد ایران است
ایران بهعنوان یکی از قدرتهای نوظهور در صنعت فولاد جهانی، طی دو دهه گذشته با تکیه بر منابع گاز طبیعی سهم قابل توجهی از تولید فولاد خام خود را به روش احیای مستقیم اختصاص داده است، روشی که اکنون به نقطهضعف اصلی این صنعت بدل شده است.
احسان رنجبران_ گزارش تازهای که از سوی دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «ارزیابی وضعیت مصرف گاز طبیعی در صنعت فولاد و ارائه راهکارهایی جهت رفع ناترازی» منتشر شده، زنگ خطری جدی برای آینده این صنعت به صدا درآورده است. در ادامه به بررسی و تحلیل مهمترین نکات این گزارش میپردازیم.
سهم ۹۰ درصدی احیای مستقیم در تولید فولاد ایران
بر اساس یافتههای این گزارش، حدود ۹۰ درصد از تولید فولاد کشور در سال ۱۴۰۲ با روش احیای مستقیم (Direct Reduction) انجام شده که مبتنی بر مصرف گاز طبیعی است. این در حالی است که در سطح جهانی ۷۱.۵ درصد از فولاد خام با روش کوره بلند (Blast Furnace) و تنها ۲۸ درصد با روشهای مبتنی بر گاز و برق تولید میشود.
دلیل گرایش ایران به این روش، وفور ذخایر گاز طبیعی در کشور بوده است، اما اکنون با ناترازی شدید میان عرضه و تقاضای گاز طبیعی، این مزیت به تهدیدی راهبردی تبدیل شده است.
هشدار نسبت به ناترازی گاز و توقف تولید در زمستان
مطابق این گزارش صنعت فولاد ایران در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۲ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی مصرف کرده که معادل ۵ درصد از کل مصرف گاز کشور است. این میزان در صورت تحقق برنامه تولید ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۱۴۰۴ باید به بیش از ۲۰ میلیارد مترمکعب برسد.
اما مشکل اساسی در ناترازی انرژی کشور نهفته است. در سال ۱۴۰۱ ایران با ۴۵ میلیارد مترمکعب ناترازی گاز مواجه بوده است. این کمبود در فصول سرد به قطع گاز صنایع انجامیده و طبق گزارش ۱۴ میلیون تن گندله در انبارها باقی ماند و تولید آهن اسفنجی و فولاد میانی نیز دچار افت جدی شد.
راهحلهایی برای تأمین پایدار گاز در صنعت فولاد
گزارش مرکز پژوهشها در بخش راهکارها مجموعهای از پیشنهادات سیاستی، اجرایی و سرمایهگذاری را ارائه داده است که مهمترین آنها عبارتاند از:
۱_ ذخیرهسازی گاز طبیعی
پیشنهاد راهاندازی واحدهای Mini-LNG در کنار مجتمعهای فولادی برای ذخیرهسازی گاز در ماههای گرم و مصرف در زمستان.
۲_ واردات گاز
از کشورهای آسیای مرکزی یا روسیه با قیمت آزاد و بدون یارانه، صرفاً برای مصارف صنعتی.
۳_ جمعآوری گازهای مشعل
سرمایهگذاری شرکتهای فولادی در جمعآوری گازهای فلر از میادین نفتی و پالایشگاهها، با اولویت تخصیص گاز تولیدشده به همین شرکتها.
۴_ تغییر مسیر توسعه: استفاده از زغالسنگ
استفاده از گاز احیاکننده تولیدشده از زغالسنگ (Gasification) که در کشورهایی مانند چین رایج است. ایران با در اختیار داشتن ۱۲ میلیارد تن ذخایر زمینشناسی زغالسنگ، پتانسیل این مسیر را دارد.
۵_ حضور در بازار بهینهسازی مصرف انرژی
سرمایهگذاری فولادیها در طرحهای ملی کاهش مصرف گاز، با هدف دریافت اولویت در تخصیص گاز در زمانهای بحران.
بهرهوری انرژی در زنجیره فولاد، واقعیتها و چالشها
مطابق محاسبات صورتگرفته در گزارش مصرف انرژی در زنجیره تولید فولاد ایران بهویژه در حلقه آهن اسفنجی و کورههای قوس الکتریکی بسیار بالا است. برای مثال تولید هر تن آهن اسفنجی نیازمند مصرف حدود ۳۰۰ مترمکعب گاز طبیعی و ۱۲۰ کیلوواتساعت برق است. در مرحله بعد تولید شمش از آهن اسفنجی در کوره قوس الکتریکی به حدود ۸۳۵ کیلوواتساعت برق و مقداری گاز نیاز دارد. این در حالی است که مصرف انرژی در روش کوره بلند که مبتنی بر زغالسنگ است بهمراتب پایینتر بوده و بهرهوری بالاتری دارد. گزارش تأکید میکند که مصرف انرژی در روش قوس الکتریکی حدود ۴ برابر روش کوره بلند است و همین مسئله چالش بزرگ بهرهوری در توسعه آتی صنعت فولاد کشور را برجسته میکند.
هزینه انرژی و سهم آن در ساختار قیمت فولاد
یکی از دلایل اصلی گرایش صنعت فولاد ایران به مصرف بالای گاز طبیعی، پایین بودن سهم هزینه انرژی در کل هزینههای تولید است. بررسی دادههای مالی سال ۱۴۰۲ شرکتهای بورسی فعال در حوزه فولاد نشان میدهد که متوسط سهم هزینه انرژی در تولید فولاد به روش احیای مستقیم حدود ۱۷ درصد بوده است. این نسبت پایین در کنار سیاستهای یارانهای دولت در بخش انرژی باعث شده توسعه این صنعت بدون توجه به بهرهوری بلندمدت شکل بگیرد. اما این گزارش هشدار میدهد که با اصلاح احتمالی قیمت گاز و اعمال نرخهای واقعی، تابآوری مالی واحدهای فولادی در صورت فقدان بهرهوری یا نداشتن مقیاس اقتصادی، بهشدت کاهش خواهد یافت. از این رو ارتقاء کارایی و بازنگری در الگوی توسعه مبتنی بر گاز، از منظر اقتصادی نیز امری اجتنابناپذیر است.
مجوزهای مازاد و خطر توسعه بیپشتوانه
نکته نگرانکننده گزارش مرکز پژوهشهای مجلس صدور بیرویه مجوز تولید آهن اسفنجی است. تا پایان ۱۴۰۲ وزارت صمت به ۱۴۷ واحد با ظرفیت ۱۱۸.۵ میلیون تن مجوز داده، درحالیکه تنها ۴۰ میلیون تن از این مجوزها تا سال ۱۴۱۰ عملیاتی خواهد شد. این یعنی مازاد مجوزهای بیپشتوانه، برنامهریزی توسعهای صنعت را با خطر جدی مواجه کرده است.
نتیجهگیری: نیاز فوری به بازنگری در راهبرد انرژی و توسعه صنعت فولاد
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، پیام روشنی دارد: مسیر فعلی توسعه صنعت فولاد ایران با اتکای صرف بر گاز طبیعی، مسیری پایدار نخواهد بود. اگر برنامهریزیها، تخصیص منابع انرژی و مجوزهای تولید متناسب با واقعیتهای اقتصاد انرژی کشور بازنگری نشود نهتنها تولید و صادرات فولاد با بحران مواجه خواهد شد، بلکه این صنعت به یک مصرفکننده پرهزینه و ناکارآمد انرژی تبدیل خواهد شد.