زمستان ۱۴۰۴ و سایه بحران گاز بر صنایع ایران
در آستانه زمستان ۱۴۰۴، سایه یک بحران تکراری اما عمیقتر از همیشه بر سر صنعت ایران سنگینی میکند، بحرانی که نشانههای آن از میانه مهرماه پیدا شده و حالا با هشدارهای پیدرپی رنگی جدیتر گرفته است. با وجود افزایش ذخایر سوخت نیروگاهی و ادعای بهبود پایداری شبکه برق، روند تحولات نشان میدهد که صنایع بار دیگر در خط مقدم محدودیتهای انرژی قرار دارند.
احسان رنجبران_ پایگاه خبری «معدن نامه»: با نزدیک شدن به زمستان ۱۴۰۴، بار دیگر بحران انرژی در ایران در حال شکلگیری است، بحرانی که صنایع بزرگ کشور نزدیک به یک دهه هر ساله با چهرهای تندتر آن را تجربه میکنند. تجربه تابستان سختی که پشت سر گذاشته شد، اکنون جای خود را به نگرانی تازهای داده است: تکرار قطعی گاز در ماههای سرد. درحالیکه بسیاری از مدیران صنعتی امیدوار بودند پس از عبور از دوره خاموشیهای تابستان در زمستان نفسی تازه کنند، روند تحولات نشان میدهد که صنایع بار دیگر در صف اول مواجهه با ناترازی انرژی خواهند بود.
آغاز این هشدارها در میانه مهر امسال مشخص شد که گزارشها نشان دادند اگرچه وزارت نیرو با افزایش ذخایر سوخت نیروگاهی نشانههایی از بهبود پایداری شبکه را بروز داده، اما این بهبود تنها بخش خانگی را تحت پوشش قرار میدهد و صنایع همچنان نخستین قربانی کمبود انرژی خواهند بود. همانطور که مصطفی رجبیمشهدی مدیرعامل توانیر اعلام کرد، افزایش صادرات برق نشانه مازاد تولید در بخش برق است، اما این موضوع لزوماً به معنای کاهش محدودیت صنایع نیست. از آنطرف وزارت نفت نیز تأکید کرده است که ذخایر سوخت نیروگاهها در آستانه زمستان تقویت شده اما تجربه سالهای گذشته نشان داده که این ذخایر بیش از همه برای تأمین برق خانگی به کار میآید.
مسئله اصلی همچنان همان ناترازی قدیمی است، مشکلی که ریشه در توسعهنیافتگی زیرساختها دارد. ظرفیت اسمی تولید برق ایران نزدیک به ۹۰ هزار مگاوات است اما توان واقعی شبکه حدود ۶۰ هزار مگاوات محاسبه میشود، درحالیکه پیک مصرف تابستان در محدوده ۸۰ هزار مگاوات قرار دارد. این فاصله، صنایع را بهطور همیشگی در جایگاه نخست خاموشی قرار میدهد. در زمستان نیز همین چرخه با گاز تکرار میشود، مصرف خانگی افزایش مییابد، فشار شبکه افت میکند و صنایع مجبور میشوند از سوخت مایع گران و آلوده استفاده کنند.
ناترازی گاز کشور اکنون به حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است. ظرفیت تولید نزدیک به ۸۴۰ میلیون مترمکعب است و میدان پارس جنوبی (ستون اصلی تولید گاز کشور) به مرحله افت فشار رسیده است. در بیستم مهر امسال، محمد بهرامی سیفآبادی نایبرئیس کمیسیون انرژی مجلس تأیید کرد که طرح فشارافزایی پارس جنوبی «شروع شده اما روند آن استاندارد و مطلوب نیست» و کمبود تجهیزات و محدودیتهای ناشی از تحریم عملاً پیشرفت کار را کند کرده است. نبود پیشرفت مشخص در فشارافزایی یعنی احتمال کاهش ناترازی گاز در زمستان پیش رو بسیار ضعیف است.
همزمان بسیاری از مدیران صنعتی درباره پیامدهای این وضعیت هشدار دادهاند. روحالله شهیدیپور مدیرعامل تاپیکو، در هفته پایانی مهر امسال اعلام کرد که در زمستان گذشته پتروشیمی خراسان حدود ۱۰۰ روز با قطع گاز مواجه بوده است، اتفاقی که منجر به عدمالنفعی سنگین برای این شرکت شده و نشان میدهد صنایع پتروشیمی (که سهم بزرگی در ارزآوری کشور دارد) چقدر در برابر این محدودیتها آسیبپذیر است.
این هشدارها در آبان نیز ادامه یافت و حسین پیرموذن نایبرئیس اتاق ایران بار دیگر نسبت به احتمال قطعی گاز صنایع هشدار داد و پیشنهاد تشکیل کمیتههای ویژه مدیریت بحران انرژی در استانها را مطرح کرد. او تأکید کرد که واحدهای با اهمیت اقتصادی و اشتغال بالا باید در اولویت تأمین انرژی قرار گیرند و همچنین پیشنهاد داد که دولت برای واحدهایی که در بهینهسازی مصرف انرژی سرمایهگذاری کردهاند مشوقهایی مالی در نظر بگیرد. پیرموذن یادآوری کرد که کمبود گازوئیل بهعنوان سوخت دوم نیز خود به چالشی مضاعف تبدیل شده و میتواند روند تولید بسیاری از صنایع را مختل کند.
نگرانیها جایی جدی میشود که به صحبتهای مسعود پزشکیان رئیسجمهور کشورمان در خردادماه امسال توجه کنیم که گفته بود قطعی برق و گاز در سال گذشته (۱۴۰۳) بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان خسارت به کشور وارد کرده است. در تابستان سال قبل عدمالنفع ناشی از تولید از دست رفته صنایع عمده کشور ناشی از اعمال محدودیت برق، افزون بر ۱۷۳٫۵ هزار میلیارد تومان (همت) بوده است. در همین حال برای نخستین بار صنعت راهبردی فولاد با کابوس دوگانه قطع همزمان برق و گاز روبهرو شد.
از تابستان سال گذشته که قطعی برق خسارات سنگینی به فولادسازان وارد کرد تا زمستانی که پتروشیمیها با عدمالنفعی حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان روبهرو شدند، چرخه ناترازی انرژی نهتنها تولید بلکه بازار ارز، اشتغال و ثبات اقتصادی کشور را تهدید کرده است. در چنین شرایطی است که کارشناسان هشدار دادهاند اگر روند قطع گاز از سه ماه به شش ماه برسد، بسیاری از صنایع کشور در معرض توقف کامل قرار میگیرند.
در روزهای اخیر خبر میرسد که صنایع سیمان نیز وضعیت مشابهی را تجربه میکنند. علیاکبر الوندیان دبیر انجمن صنعت سیمان در گفتوگو با ایرنا اعلام کرد که محدودیت ۶۰ درصدی گاز از ابتدای اردیبهشت، هزینه سوخت صنعت سیمان را دو برابر کرده است. او تأکید کرد که به دلیل نبود دسترسی به گاز، کارخانههای خارج از کلانشهرها مجبور به مصرف مازوت هستند، آن هم مازوتی که ضمن هزینه حملونقل سنگین، «پاک و با کیفیت» هم به مقصد کارخانه نمیرسد و این موضوع تولید سیمان را تحت فشار قرار داده است.
برای درک عمق واقعی بحران لازم است نگاهی دوباره به سال قبل انداخته شود، زمانی که بحران انرژی در صنایع فولاد به اوج رسید. در آذرماه سال ۱۴۰۳ بهرام سبحانی رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران هشدار داد که سهم صنعت فولاد از مصرف گاز تنها حدود ۴ درصد است و قطع گاز این بخش عملاً هیچ کمکی به تأمین گاز کشور نمیکند. بااینحال فولاد اولین صنعتی است که در دوره کمبود گاز با قطع سوخت مواجه میشود. سبحانی تأکید کرد که این وضعیت مستقیم بر اشتغال، صادرات و تأمین نیازهای صنایع وابسته اثرگذار است و حتی میتواند شرکتهای بزرگ فولادی را در پرداخت حقوق و مزایا با مشکل مواجه کند.
در دیماه ۱۴۰۳ نیز ابعاد بحران روشنتر شد و علیرضا مخبر دزفولی قائممقام فولاد خوزستان، اعلام کرد که در تابستان همان سال، برای نخستین بار در تاریخ این شرکت، تولید به مدت ۲۱ روز به صفر رسیده و در دو ماه دیگر نیز تولید تنها بین ۲۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت ادامه یافته است. او توضیح داد که ناترازی انرژی نهتنها تولید و صادرات را مختل کرده بلکه باعث انباشت مواد اولیه و ایجاد مشکلات زیستمحیطی شده است. او از برنامه فولاد خوزستان برای احداث نیروگاههای جدید و یک نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی خبر داد اما تأکید کرد که این راهکارها نیازمند زمان هستند و تا رسیدن به بهرهبرداری، صنایع همچنان با بحران روبهرو خواهند بود.
تمام این شواهد نشان میدهند بحران انرژی یک مسئله مقطعی یا تکنیکی نیست، بلکه یک مانع ساختاری برای توسعه صنعتی ایران است. توسعهنیافتگی زیرساختها، ناهماهنگی میان وزارتخانهها، ضعف سرمایهگذاری و غلبه مصرف خانگی بر مصرف صنعتی باعث شده است که سالبهسال فشار بیشتری بر صنایع وارد شود. افزایش ذخایر سوخت نیروگاهی و صادرات برق شاید به معنای بهبود وضعیت شبکه باشد، اما صنایع همچنان در صف اول محدودیتها باقی میمانند.
چشمانداز زمستان پیش رو نیز روشن نیست. حتی با افزایش ذخایر سوخت نیروگاهی، با ادامه ناترازی گاز و مشکلات پروژه فشارافزایی پارس جنوبی، به نظر نمیرسد که صنایع بتوانند زمستان ۱۴۰۴ را بدون آسیب جدی پشت سر بگذارند. آنچه امروز شرایط را سختتر کرده، تداوم همزمان ناترازی انرژی، ناترازی ارز و ضعف زیرساخت در حملونقل و مواد اولیه است، مجموعهای از مشکلات که موجب شده است حتی صنایع بزرگ و باسابقه نیز آیندهای نامطمئن پیش روی خود ببینند.
در نهایت به نظر میرسد تا زمانی که هماهنگی واقعی میان وزارتخانههای نفت، نیرو و صمت شکل نگیرد و اصلاحات اساسی در برنامهریزی انرژی کشور انجام نشود، صنایع ایران همچنان باید فعالیت خود را در سایه خاموشیهای ناگزیر ادامه دهند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، زمستان برای صنعت ایران نه فصل سرما، بلکه فصل تکرار بحران است.