حادثه دوباره در طبس و زخم باز ایمنی در معادن زغالسنگ ایران
ریزش مرگبار کارگاه استخراج زغالسنگ در منطقه پروده طبس که به جان باختن علی حسینزاده کارگر باسابقه و در آستانه بازنشستگی انجامید، بار دیگر ضعف ایمنی و نظارت در معادن زغالسنگ کشور را بهعنوان زخمی کهنه در صنعت معدن ایران عیان کرد، رخدادی تلخ در شهری که تنها یک ماه از افتتاح پایگاه امداد و نجات معادنش میگذرد.
احسان رنجبران_ پایگاه خبری «معدن نامه»: ریزش سقف یکی از کارگاههای استخراج زغالسنگ در منطقه پروده طبس بار دیگر موضوع ایمن نبودن معادن زغالسنگ کشور را یادآوری کرد. حادثهای که به مرگ علی حسینزاده، کارگر باسابقه و از اهالی شهر انابد خراسان رضوی انجامید و مردی که کمتر از شش ماه تا بازنشستگی فاصله داشت، در میان آوار زغالسنگ و سنگ سقف، آخرین روز کاریاش را گذراند.
این حادثه بامداد جمعه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۴ در کارگاه زون هشت، فاز سه، پروده یک از شرکت پیمانکاری «گلشن صنعت فلات» رخ داد. به گفته منابع محلی، سقف کارگاه سنتی یا نیمهمکانیزه استخراج ناگهان فرو ریخت و کارگر در زیر آوار گرفتار شد. تیم امداد و نجات شرکت زغالسنگ پروده بهسرعت در محل حاضر شد و عملیات نجات را آغاز کرد، اما جراحات شدید جان این کارگر را گرفت.
تناقض میان «نظارتهای مستمر» و تکرار حوادث مرگبار
درحالیکه علی اشرفیان فرماندار ویژه طبس تأکید کرده است که «معدن یادشده پیشازاین مانند سایر معادن، بهطور دورهای بازرسی میشد و بازرسان ایمنی از نهادهای ذیربط وضعیت آن را رصد میکردند»، تکرار چنین حوادثی پرسشهایی جدی درباره کیفیت و اثربخشی نظارتها ایجاد کرده است.
فرماندار گفته است که تیمهای فنی در حال بررسی دقیق حادثهاند و هنوز گزارش نهایی منتشر نشده، اما احتمال داده که روش استخراج سنتی در وقوع حادثه نقش داشته باشد. او همچنین اعلام کرده که رعایت الزامات ایمنی به تمام معادن ابلاغ شده، ولی اینکه در زمان حادثه این الزامات رعایت شده یا نه، هنوز مشخص نیست.
بااینحال روایت کارگران و منابع میدانی از چیز دیگری حکایت دارد. خبرگزاری ایلنا گزارش داده که بر اساس گفتههای منابع غیررسمی، عدم حضور ناظر فنی در محل، بیتوجهی به دستورالعملهای ایمنی، استفاده نکردن از نگهدارندههای سقف (ساپورت پلن) و رعایت نشدن اصول جرزبندی از جمله عوامل اصلی بروز حادثه بودهاند.
این تضاد میان ادعای نظارت مستمر و گزارشهای میدانی از کاستیها، تصویر غیرشفافی از وضعیت واقعی ایمنی در معادن زغالسنگ ایران ترسیم میکند.
طبس شهری با پایگاه امداد و نجات، اما درگیر مرگ معدنچیان
حادثه اخیر در حالی رخ داده که تنها یک ماه از افتتاح پایگاه توسعه ایمنی و امداد و نجات معادن طبس گذشته است. این پایگاه بهعنوان مجهزترین مرکز امداد و نجات معادن زغالسنگ ایران، با هدف آموزش، تجهیز و ارتقای آمادگی در برابر حوادث معدنی تأسیس شده است.
در همین بازه زمانی، ایمیدرو دورههای تخصصی متعددی را برای کارشناسان ایمنی و تهویه معادن برگزار کرده است. از جمله دورهای با حضور چهار استاد روسی در موضوع «هواشناسی و تهویه معادن»، «مبانی امداد و نجات» و «فوریتهای پزشکی» که برای کارکنان معادن برگزار شده بود.
با این همه ریزش اخیر در طبس نشان داد که آموزشها و پایگاههای تازهتأسیس، در غیاب نظارت مؤثر و الزامآور، نمیتوانند از تکرار فجایع جلوگیری کنند.
سرمایهگذاری بزرگ ایمیدرو گامی مهم اما ناکافی
سمیه خلوصی معاون برنامهریزی و توانمندسازی ایمیدرو اخیراً خر داده که حدود ۷۰۰ میلیارد تومان برای تأمین تجهیزات ایمنی معادن زغالسنگ اختصاص یافته است. به گفته او ثبت سفارش برای خرید این تجهیزات انجام شده و تحویل بخشی از آنها تا پایان سال در دستور کار قرار دارد. همچنین قرار است چند پایگاه دیگر امداد و نجات در مناطق زغالی کشور راهاندازی شود.
خلوصی تأکید کرده که این برنامهها با هدف پیشگیری از حوادث و افزایش سطح آموزش نیروی انسانی انجام میشوند و حتی برای معادن بخش خصوصی نیز دورههای آموزشی ایمنی برگزار خواهد شد. او گفته است که در سال گذشته بیش از ۸۸ هزار نفر از آموزشهای تخصصی ایمیدرو در زمینه ایمنی و مهارت فنی بهرهمند شدهاند.
اما در کنار همه این تلاشها، پرسش اساسی همچنان باقی است: اگر آموزشها و نظارتها برقرار است، چگونه هنوز کارگری در چند ماه مانده به بازنشستگی، باید در آوار زغالسنگ جان ببازد؟
از انفجار معدنجو با ۵۱ قربانی تا طرح ویژه مجلس برای ایمنی زغالسنگ
حادثه طبس در مهرماه امسال تازهترین مورد از زنجیرهای طولانی از حوادث مرگبار معادن زغالسنگ در ایران است. یک سال پیش در ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، انفجار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس با ۵۱ کشته پرتلفاتترین سانحه معدنی کشور لقب گرفت. پیش از آن نیز انفجار معدن «زمستان یورت» در اردیبهشت ۱۳۹۶ با مرگ ۴۳ کارگر، جامعه ایران را عزادار کرده بود.
در پی حادثه طبس ۱۴۰۳، مجلس شورای اسلامی طرحی ویژه با عنوان «توسعه بهرهبرداری و ارتقای ایمنی معادن زغالسنگ» تدوین کرد، طرحی ۱۲ مادهای که بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، برای نخستین بار در ایران صرفاً به یک ماده معدنی خاص اختصاص دارد.
این طرح مشوقهای مالی برای ارتقای ایمنی، جریمههای بازدارنده، الزام به سامانههای پایش لحظهای، و تأسیس پایگاههای امداد و نجات منطقهای را پیشبینی کرده است. بااینحال اجرای ناقص سیاستهای تشویقی، نبود منابع مالی پایدار و ضعف هماهنگی بین دستگاهها از جمله چالشهایی است که میتواند این طرح را نیز به سرنوشت بسیاری از قوانین نیمهتمام گرفتار کند.
ایمنی: واژهای که هنوز در معدن معنا نشده است
حادثه اخیر طبس یکبار دیگر نشان داد که فاصله میان «نوشتن آییننامه» و «اجرای واقعی ایمنی» چقدر عمیق است. از یکسو طرحهای ملی، پایگاههای امداد و دورههای تخصصی در حال برگزاریاند و از سوی دیگر در عمق زمین، کارگرانی با ابتداییترین ابزارها در معادنی کار میکنند که گاه هیچ سیستم نگهدارندهای برای سقف ندارند.
بازرسان حضور دارند، اما نتیجه بازرسیها نه در قالبی شفاف منتشر میشود و نه الزام قانونی برای رفع نواقص بهطور کامل اعمال میشود. نتیجه این موارد تکرار مداوم تیترهایی است که با جملهای مشابه آغاز میشوند: «ریزش معدن زغالسنگ در طبس» و…
در چنین شرایطی به نظر میرسد تا زمانی که نظارتها به سازوکاری الزامآور تبدیل نشوند، آموزش یا سرمایهگذاری فنی نمیتواند بهتنهایی جان کارگران را تضمین کند.
هیچ چیز بالاتر از جان انسانها نیست
حادثه طبس نهتنها مرگ یک کارگر، که زنگ هشداری دوباره برای معدنکاری ایران است، صنعتی که با وجود هشدارهای پیاپی، هنوز درگیر ضعفهای ساختاری ایمنی است.
ساخت پایگاههای مجهز امداد و نجات، خرید تجهیزات تازه و برگزاری دورههای آموزشی اقداماتی ارزشمندند، اما جان کارگران در گرو نظارتی واقعی و پاسخگوست. نظارتی که فراتر از گزارشهای اداری و بازدیدهای نمادین باشد و در عمل، پیمانکاران و کارفرمایان را به رعایت اصول ایمنی ملزم کند.
در پایان باید یادآور شد که هیچ پیشرفت صنعتی، هیچ طرح توسعهای و هیچ سود اقتصادی، نمیتواند بر بهای جان انسانها برتری داشته باشد. تا زمانی که این اصل در سیاستگذاری و اجرا نهادینه نشوند، متأسفانه مرگ کارگران معدن، فاجعهای تکرارشونده خواهد ماند.