جنگ ۱۲ روزه آزمونی برای سنجش تابآوری زنجیره معدن بود
جنگ ۱۲ روزه اخیر بین ایران و اسرائیل اگرچه از نظر زمانی کوتاه بود، اما بازتابهای اقتصادی و صنعتی آن بهمراتب گستردهتر و عمیقتر از آن چیزی بود که در ظاهر دیده شد.
این جنگ بدون آنکه به صورت مستقیم زیرساختهای معدنی و صنایع فولاد ما را هدف قرار دهد، زنگ خطری جدی را برای تابآوری زنجیره معدن و صنایع کشور به صدا درآورد. این آزمون پرهزینه نشان داد که زنجیره تولید و تأمین در بخش معدن میتواند در برابر بحرانهای امنیتی و سیاسی آسیبپذیر باشد و نیازمند بازطراحی فوری سیاستهای راهبردی است.
در طول این بحران نشانههایی از افزایش ریسک و کاهش امنیت فعالیت در بخش معدن دیده شد؛ از نگرانیهای کارفرمایان و سرمایهگذاران گرفته تا اختلالهایی در حملونقل و صادرات محصولات معدنی. اینکه صنایع معدنی و فولاد کشور مستقیماً هدف حملات دشمن نبودند نباید ما را دچار این اشتباه کند که این صنایع در برابر تبعات بحرانهای ژئوپلیتیک مصون هستند، برعکس تجربه همین جنگ اخیر ثابت کرد که حتی یک درگیری کوتاهمدت میتواند به سرعت به لایههای حساس زنجیره معدن نفوذ کند و پایههای اطمینان سرمایهگذاری را متزلزل سازد.
در چنین شرایطی ما به عنوان فعالان حوزه رسانه در بخش معدن و صنایع معدنی وظیفه داریم یک پیام روشن و بیتعارف به سیاستگذاران برسانیم: وقت آن رسیده که سیاستهای بخش معدن را از حالت واکنشی به حالت پیشدستانه تغییر دهیم. نمیتوان همواره منتظر ماند تا بحرانی شکل بگیرد و سپس به دنبال راهحلهای اضطراری گشت. معدن در اقتصاد امروز ایران تنها یک منبع درآمدی نیست، بلکه رکن مهمی از زیرساخت اقتصادی و صنعتی کشور است. بخش عمدهای از صنایع بزرگ کشور همچون فولاد، سیمان، مس، آلومینیوم و حتی انرژی بهطور مستقیم و غیرمستقیم به عملکرد زنجیره معدن وابستهاند و هرگونه آسیب به این زنجیره میتواند دومینوی مشکلات را در اقتصاد کشور فعال کند.
لزوم بازنگری در سیاستهای امنیتی، سرمایهگذاری و حمایتی بخش معدن امروز بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. ما باید بهطور جدی از جنگ اخیر برای بازبینی در ساختارهای تأمین، پشتیبانی و صادرات محصولات معدنی استفاده کنیم. زیرساختهایی مانند حملونقل ریلی و جادهای، پایداری انرژی، امنیت پهنههای معدنی و سیستمهای دیجیتال کنترل تولید و توزیع، همگی نیاز به تقویت دارند. در کنار آن تدوین سناریوهای احتمالی بحران و ایجاد ظرفیتهای جایگزین برای فعالیتهای کلیدی معدنی میتواند تابآوری این زنجیره را در برابر شوکهای آینده افزایش دهد.
ما در معدن نامه بارها هشدار دادهایم که معدن نهتنها یک فرصت اقتصادی بلکه یک عنصر حیاتی در پایداری ملی است. خوشبختانه در جنگ اخیر آسیبی به زیرساختهای معدنی کشور وارد نشد، اما تضمینی وجود ندارد که در بحرانهای بعدی نیز اوضاع به همین شکل باقی بماند. آیندهنگری در حوزه معدن تنها وظیفه وزارت صمت یا شرکتهای بزرگ معدنی نیست، این یک مسئولیت ملی است که باید با مشارکت همه نهادهای حاکمیتی، امنیتی، صنعتی و رسانهای دنبال شود.
امروز در شرایط پساجنگ، وقت آن است که از این بحران عبور نکنیم بلکه در آن درنگ کرده، تحلیل کنیم و از آن درس بگیریم.
محمدرضا ابراهیمی
مدیرمسئول معدن نامه