یادداشتی از بهرام شکوری؛
الزامات معدنکاری دیجیتال
معدنکاری دیجیتال یکی از حوزههایی که نمیتوان از آن گذشت ولی ورود به آن نیز نیازمند الزاماتی است که از آنها نیز نمیتوان عبور کرد. مبحث هوشمندسازی معادن دامنه وسیعی دارد که از برهمکنش مسائل و نهادهای مختلف، اعم از آموزش و نیروی انسانی، دولت و زیرساختها، ارتباط با جهان و زنجیره تامین جهانی، فناوری و سرمایهگذاری حاصل میشود.
به گزارش پایگاه خبری معدننامه، بنابراین در بحث بهرهگیری از فناوری دیجیتال باید چند موضوع مورد توجه قرار گیرد. یکی از این مباحث آموزش است. ما در کنار ورود فناورهای نو باید در خصوص آموزش نیروی کار به صورت جدی وارد عمل شویم. اگر امروز فناوری را وارد کنیم ولی نیروی ما قادر به بهرهبرداری از دستگاههای جدید نباشد از بخشی از آن استفاده نمیکند، پس در این شرایط بود و نبود فناوری فرقی نمیکند.
به یاد دارم چند سال پیش یکسری ماشینآلات آوردیم، تکنولوژی این ماشینآلات آن زمان بسیار بالا بود. اپراتور چون نمیتوانست از این ماشینآلات استفاده کند، بخشی از سنسورها را قطع میکرد. این اتفاق مثل این است که ما از ماشین حساب مهندسی صرفا برای جمع و تفریق استفاده کنیم و بقیه ویژگیهای این دستگاه بلااستفاده بماند. بنابراین باید ضعف نبود مدیران عملیاتی را در مسیر معدنکاری هوشمند به سرعت و دقت پوشش دهیم و به همراه ورود تکنولوژی در جریان آموزش افرادی که واجد شرایط کار در معدن هستند، حرکت کنیم. در عین حال در خصوص معدنکاری دیجیتال دولت نیز ورود کند؛ چراکه بدون حمایت دولت نمیتوان کاری از پیش برد.
زیرساخت اینترنت نیز مساله بسیار مهمی در معدنکاری دیجیتال به شمار میآید. اگر بخواهیم در این حوزه وارد شویم باید بستر اینترنت قوی داشته باشیم. امروز نیازمند اینترنت فایو جی (۵G) هستیم. در غیراین صورت نمیتوانیم به معدنکاری دیجیتال ورود کنیم.
موضوع تامین اینترنت پرسرعت البته دو وجه دارد؛ یکبخش به شیوه عمل اپراتورهای این حوزه مثل ایرانسل و همراه اول و بخش دیگر به دولت و مسائل امنیتی مدنظر این نهاد اجرایی برمیگردد. امروز دولت و اپراتورها هر لحظه میتوانند اینترنت را قطع کنند؛ در حالی که تحت هیچ شرایطی نباید این اتفاق بیفتد؛ چون سیستم به هم میریزد. در حال حاضر در استرالیا ۲۰میلیون تن مواد معدنی را با ماشینآلات بدون راننده حمل میکنند، حال تصور کنید اینترنت قطع شود؛ چه اتفاقی میافتد؟
در این بین توسعه بنادر هم نکته مهم دیگر است. کشتیهای ما هنوز از موج دوم تکنولوژی استفاده میکنند؛ در حالی که دنیا با موج چهارم تکنولوژی کار میکند.
موضوع دیگر، ارتباط ایران با دنیاست. در حال حاضر با سهواسطه یا چهار واسطه با شرکت اصلی در ارتباط هستیم این واسطهها عملا بخشی از منابع مالی را هدر میدهد. چندی پیش قرار بود با یک شرکت استرالیایی ارتباط بگیریم؛ آن هم با سهواسطه. این موضوع عملا ۵۰ درصد هزینههای ما در این حوزه را بالاتر برد. بنابراین اگر هر چه زودتر با دنیا ارتباط بر قرار کنیم، شرایط بهتری را تجربه خواهیم کرد. باید از تجربیات ملموس جهان برای معدنکاری دیجیتال استفاده کنیم.
تا زمانی که بستر لازم برای این نوع معدنکاری فراهم نشود، ورود تکنولوژیهای نوین هیچ فایدهای ندارد؛ چراکه تا بسترها فراهم نشود، نمیتوان از تکنولوژی واردشده استفاده کرد و عملا منابع مالی هدر میرود. بنابراین معتقدم اگر بخواهیم از نسل دوم به نسل چهارم حرکت کنیم باید تغییرات اساسی را رقم بزنیم. این تغییرات باید در حوزه معدن و حوزه دولت اتفاق بیفتد. اگر دولت همراه نشود، صرف اینکه من به عنوان معدنکار یا شرکت صنایع معدنی خود را مجهز به آخرین تکنولوژیها کنم، کارها و اهدافمان پیش نمیرود. اگر اپراتورها خودشان را تقویت نکنند و سایر سازمانهای مرتبط به موازات، همراه نشوند، ورود صرف تکنولوژی هیچ ارزشی ندارد. در واقع اگر از پیش آماده نباشیم ،اتفاق مشابهی که در جریان توسعه فولاد افتاد، تکرار میشود. ما قصد کردیم توسعه فولاد را شکل دهیم؛ اما آب موردنیاز برای توسعه این محصول را فراهم نکردهایم؛ چراکه وزارت نیرو خود را با این روند تنظیم نکرده است. بنابراین در گام نخست برای ورود به موج چهارم، هر یک از این سازمانها و مجموعههای مرتبط باید نقشه راه خودشان را ارائه کنند.
گذشته از این مسائل، باید حوزههای کاری را تفکیک کنیم. خود اکتشاف یک دنیای جداست. نوآوریهایی که در حوزه اکتشاف وجود دارد بسیار متفاوت از حوزه استخراج است. اگر این تفکیک را هم انجام دهیم میتوانیم در مسیر حرکت بهتر پیش رویم.
در این نوشتار، پرداختن به موضوع معدنکاری دیجیتال دارای اهمیت بسزایی است. اجرای مقررات سختگیرانه مانند قوانین جهانی کربن صفر در حفاظت از محیطزیست و سایر قوانین جهانی برای کنترل انتشار و آلودگی هوا روندی را به بخش معدن تحمیل کرده که پیشبینی میشود این حوزه را در سراسر جهان مجبور به استفاده از رویههای نوآورانه کند؛ روندی که فرصتهای سودآوری بزرگی را پیش روی بازار هوشمندسازی میگذارد.
درضمن بررسی روندهای جهانی معدنکاری هوشمند نشان میدهد که این شیوه از فعالیت در بخش معدن صرفا استفاده از آوردههای انقلاب دیجیتال نیست؛ بلکه شیوهای تازه در ارتباط با کارگران و کارشناسان این بخش است. البته چندی پیش موسسه جهانی دیلویت هشدار داده بود که نبود درک درست از ابعاد مختلف معدنکاری هوشمند در کشورهای مختلف میتواند تبعاتی نظیر جذب ناقص این نوآوری و گمراهی بخش معدن به همراه بیاورد. در حالی که بهرهگیری درست از این دستاورد میتواند برای هر اقتصادی سود قابلتوجهی داشته باشد. سهم این شیوه خاص از معدنکاری در افق ۲۰۲۷ تا ورای ۲۳میلیارد دلار خواهد رسید که دوبرابر مقادیر کنونی است.در واقع جهتگیری به سمت استفاده از روشهای هوشمند در معدنکاری کمک خواهد کرد که پروژههای اکتشاف و استخراج در نرخهای پایینتری فراهم شده و شانس دسترسی به رگههای معدنی افزایش یابد.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.