صنعت معدن سبز در ایران، رویا یا واقعیت؟
رابطه میان «توسعه صنعتی» و «حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست» همواره ارتباطی پیچیده و گاه پرتنش بوده است. فرا رسیدن هفته محیط زیست بهانهای برای افزایش توجه رسانهها، افکار عمومی و متخصصان به چالشها و تضادهای بین این دو حوزه است. در این میان صنعت معدن بهعنوان یکی از پیشرانهای اقتصاد کشور، از کانونهای مهم این تقابل است و با وجود تمام ظرفیتهای اقتصادیاش، همواره در معرض انتقاد بابت آسیب زدن به محیط زیست قرار دارد.
احسان رنجبران_ آیا این تقابل ناگزیر است یا میتوان از مدل و مسیری سخن گفت که توسعه معدنی را با ملاحظات زیستمحیطی آشتی دهد؟ یکی از پاسخها به این پرسش در مفهوم «معدنکاری سبز» نهفته است؛ اما باید دید امکان معدنکاری سبز و حرکت بهسوی استخراج پایدار، کماثر و مسئولانه معادن در کشورمان وجود دارد یا این مفهوم یک رویای دور از دسترس است؟ در این گزارش به جستوجوی پاسخی برای این سوالها میپردازیم.
معدنکاری سبز چیست؟
معدنکاری سبز یا معدنکاری پایدار به مجموعهای از سیاستها، روشها و فناوریها گفته میشود که با هدف کاهش اثرات منفی زیستمحیطی فعالیتهای معدنی طراحی شدهاند. این رویکرد شامل مدیریت مسئولانه منابع، بازسازی و بازتوانی اراضی معدنکاریشده، بهکارگیری انرژیهای تجدیدپذیر، کاهش مصرف آب، بازیافت پسماند و تعامل با جوامع محلی است.
در کشورهای توسعهیافته حرکت به سمت معدنکاری سبز بهواسطه فشارهای اجتماعی، الزامهای قانونی و همچنین انگیزههای اقتصادی (نظیر دریافت استانداردها و مجوزهای صادراتی) جدیتر دنبال شده است، اما وضعیت ایران چگونه است؟
موانع اجرای معدنکاری سبز
سهم بخش معدن در تولید ناخالص داخلی ایران در حال افزایش است و توسعه معادن در دستور کار دولت قرار دارد. بااینحال بسیاری از معادن همچنان با روشهای سنتی، بدون ارزیابی دقیق زیستمحیطی و برنامه بازتوانی و با مصرف بالای آب و انرژی فعالیت میکنند.
از مهمترین چالشها و موانعی که پیش روی تحقق معدن کاری سبز در ایران هستند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1_ فقدان زیرساخت و فناوری سبز: بسیاری از شرکتهای معدنی به دلیل محدودیتهای مالی و فنی توان بهکارگیری فناوریهای پاک را ندارند.
2_ نظارت ضعیف و اجرای ناقص استانداردها: در بسیاری از موارد ارزیابی اثرات زیستمحیطی (EIA) صرفاً یک فرآیند تشریفاتی بوده و نظارت مؤثری بر اجرای تعهدات زیستمحیطی وجود ندارد.
3_ بیتوجهی به بازسازی و بازتوانی معادن متروکه: بازتوانی معادن متروکه به مجموعه ای از اقدامات و فرایندهایی گفته میشود که پس از پایان عملیات استخراج، با هدف بازگرداندن محیط زیست آسیبدیده معادن به وضعیت پایدار و قابل استفاده انجام میشود. در کشور ما پس از اتمام ذخایر، اراضی معدنی رهاشده و به کانونهای تخریب خاک، آلودگی آب و فرسایش تبدیل میشوند.
اهمیت و ضرورت حرکت بهسوی معدن کاری سبز
بهرام شکوری رئیس انجمن سنگ ایران با تاکید بر اهمیت معدن کاری سبز در کشورمان میگوید: بدون اصلاح مناسبات بینالمللی، دستیابی به معدنکاری سبز در ایران دشوار خواهد بود. اگر امروز خودمان را با دنیا تنظیم نکنیم و به سمت تولید سبز نرویم، در آینده صنعت معدنکاری ما نمیتواند محصول خود را در دنیا عرضه کند و عملاً این معادن به سمت تعطیلی خواهند رفت. پس این یک الزام جهانی است و ما هم چه بخواهیم یا نخواهیم باید به سمتی برویم که آلایندگیها را در حوزه زنجیره ارزش مواد معدنی به حداقل برسانیم.
کورش شعبانی عضو انجمن ملی مس نیز با بیان اینکه معدنکاری سبز مبتنی بر توسعه پایدار است میافزاید: اگر قرار باشد این موضوع بهصورت یک مثلث دیده شود، حفظ محیطزیست و مسئولیتهای اجتماعی و اقتصاد در کنار هم مفهوم پیدا میکنند. معدنکاری سبز بیشتر یک شیوه تفکر است که باید بهنوعی در فرآیند معدنکاری مورد تأکید قرار بگیرد.
تجربه کشورهای دیگر
در کشورهای پیشرو در حوزه معدن مانند کانادا و استرالیا رعایت اصول زیستمحیطی به یک الزام قانونی و مزیت رقابتی تبدیل شده است.
برای نمونه کانادا با راهاندازی «استاندارد طلایی معادن پایدار» (Towards Sustainable Mining – TSM) چهارچوبی مشخص برای سنجش عملکرد زیستمحیطی و اجتماعی شرکتهای معدنی ارائه کرده است.
در مقابل فقدان چنین استانداردهایی در ایران باعث شده است که حتی در صورت تمایل شرکتها به رفتار مسئولانه، مرجع مشخصی برای سنجش عملکرد آنان وجود نداشته باشند.
فرصتهایی برای آینده
با وجود تمام موانع، معدنکاری سبز در ایران نهتنها ضروری بلکه ممکن است، بهویژه اگر سیاستگذاریها در جهت تقویت آن اصلاح شود. برای این کار میتوان راهکارهای گوناگونی را در نظر گرفت، بهعنوانمثال ایجاد مشوقهای مالیاتی برای معادن پایبند به اصول محیط زیست یکی از این راههاست. همچنین الزام به ارزیابیهای دقیق و مستقل زیستمحیطی پیش از صدور مجوز، توسعه آموزشهای تخصصی در حوزه معدن سبز برای مهندسان و مدیران معدنی، ایجاد نظام رتبهبندی زیستمحیطی معادن و انتشار عمومی آن و تسهیل ورود فناوریهای پاک و سرمایهگذاری خارجی در پروژههای پایدار مواردی هستند که با اجرا و رعایت آنها میتوان مسیر تحقق معدن کاری سبز را در ایران هموارتر کرد.
حرکتهای اولیه به سمت معدنکاری سبز
با وجود مشکلات موجود، نشانههایی از تغییر در برخی پروژهها و سیاستها دیده میشود و نمونههایی از تلاش برای پایداری زیستمحیطی وجود دارد. بهعنوانمثال بعضی از پروژههای معدنی شروع به استفاده از فناوریهای کممصرف (مانند بهرهگیری از سیستمهای بازیافت آب) در حوزه آب کردهاند.
همچنین شاهد ورود بخش خصوصی آگاه به مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) در قالب آموزش، ایجاد فضای سبز و مشارکت در پروژههای محلی در بعضی از فعالیتهای معدنی هستیم.
برای تحقق معدنکاری سبز در ایران اتخاذ یک رویکرد چندوجهی ضروری است:
1_ بازنگری در سیاستگذاریهای معدنی: لازم است توسعه پایدار بهعنوان رکن اصلی صدور مجوز و بهرهبرداری از معادن در نظر گرفته شود.
2_ سرمایهگذاری در فناوریهای نوین: دولت و شرکتهای بزرگ معدنی باید زمینه انتقال فناوریهای پاک و تجهیزات بهرهور را فراهم کنند.
3_ شفافیت و پاسخگویی اجتماعی: شفافسازی عملکرد زیستمحیطی شرکتها، ارائه گزارشهای سالانه و مشارکت دادن جامعه محلی در تصمیمگیریها راهی برای اعتمادسازی است.
4_ ظرفیتسازی نهادی و نظارتی: تقویت سازمان محیط زیست در حوزه ارزیابی، پایش و برخورد با تخلفات معدنی، یکی از الزامات کلیدی است.
حرکت بهسوی معدن کاری سبز اجتنابناپذیر است
معدنکاری سبز در ایران اگرچه با موانعی نظیر کمبود فناوری، ضعف سیاستگذاری و نگاه توسعهمحور صرف مواجه است، اما با تغییر نگاه و سرمایهگذاری هدفمند، میتواند از یک رویا به واقعیتی قابل تحقق تبدیل شود.
تحقق این هدف نیازمند همراهی دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. در جهانی که پایداری به شاخص اصلی توسعه تبدیل شده، صنعت معدن ایران نیز اگر میخواهد همزمان با رشد اقتصادی، سهمی در حفاظت از آینده زیستمحیطی کشور نیز ایفا کند چارهای جز حرکت در این مسیر ندارد.