سایه دلار بر بازار فولاد ؛ روایت داده ها
بازار فولاد ایران این روزها زیر سایه دلار نفس میکشد. داده های چهارساله نشان میدهد ورق گرم، حساس ترین محصول به نوسانات ارزی است؛ هر یک درصد رشد دلار آزاد، طی ده روز نیم درصد به قیمت آن اضافه کرده است.
به گزارش پایگاه خبری معدن نامه، در مقابل، میلگرد همچنان درگیر رکود ساخت و ساز و رقابت داخلی است. این الگو معنایی روشن دارد: ورق با سرعت بیشتری به سیگنال های جهانی واکنش نشان میدهد، در حالیکه سایر محصولات زنجیره فولاد با تأخیر و شدت کمتر حرکت میکنند.
بازار فولاد ایران در چهار سال اخیر زیر تأثیر هم زمان سه نیروی شناخته شده شکل گرفته است: نرخ ارز آزاد که مسیر کوتاهمدت قیمت گذاری را تعیین میکند، قیمت های جهانی که چارچوب بنیادی ارزش گذاری را میسازند، و پرمیوم های داخلی که از توازن عرضه و تقاضا، وضعیت صادرات و واردات، سیاست های تنظیمی و هزینههای تولید برمیخیزند.
برآیند این سه نیروست که مشخص میکند قیمت ها در کف و سقفهای جدید تثبیت شوند یا تنها نوسانی گذرا را تجربه کنند؛ اما در همین منظومه، نرخ ارز آزاد نقش «شتاب دهنده»ای را بازی میکند که میتواند حتی در حضور مازاد عرضه، موتور قیمتها را روشن نگه دارد.
در این ارزیابی، از دادههای روزانه معاملات بورس کالای ایران طی دوره ۱۴۰۰ تا ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ بهره گرفته شده است تا رابطه نرخ ارز آزاد و قیمتهای داخلی فولاد با دقت بیشتری سنجیده شود. نتایج نشان میدهد تغییرات دلار در افقهای کوتاهمدت بهسرعت در قیمتها منعکس میشود و شدت این عبور به نوع محصول وابسته است. در محصولات تخت، بهویژه ورق گرم، رابطه با دلار هم مستقیم تر است و هم پایدارتر. در عوض، محصولات طویل ساختمانی مثل میلگرد که با بازار داخلی و سیکل ساخت و ساز گره خوردهاند، علاوه بر دلار از محدودیت های تقاضای واقعی، مازاد ظرفیت و رقابت قیمتی نیز اثر میپذیرند.
تصویر کمّی این رابطه، در افق ۵ تا ۱۰ روز پس از شوک ارزی، روشن است. برآوردهای مبتنی بر وقفه های توزیعشده نشان میدهد بهطور متوسط هر ۱ درصد افزایش نرخ ارز آزاد، طی حدود ده روز با رشد نزدیک به ۰٫۵ درصدی قیمت ورق گرم همراه بوده است؛ در حالی که همین شوک برای میلگرد به رشد حدود ۰٫۲ تا ۰٫۳ درصدی منجر شده است.
این تفاوت به زبان بازار یعنی ورق گرم – که قیمتگذاری آن در عمل به نرخهای جهانی و معادل دلاری قابل صادرات نزدیکتر است- سریع تر و عمیق تر پیام دلار را دریافت میکند؛ اما در میلگرد، بخشی از فشار ارزی بهواسطه رقابت تولیدکنندگان، کندی ساخت و ساز و مازاد عرضه، در حاشیه سود و رفتار فروش جذب میشود.
در افق های بلندمدت نیز نشانه ها همسو است. چارچوب های تعادلی از جنس ARDL نشان میدهد کشش بلندمدت قیمت نسبت به دلار برای ورق گرم در حدود ۰٫۱۳ و برای میلگرد حدود ۰٫۰۸ است. معنای عملی این اعداد آن است که حتی پس از فروکش کردن نوسانات کوتاهمدت و برگشت بازار به تعادل، نرخ ارز در تعیین سطح قیمتی جدید برای محصولات تخت نقش پررنگ تری ایفا میکند.
این برتری حساسیت، در کنار پیوند قوی تر ورق با بازارهای صادراتی و سازوکار قیمتگذاری بر مبنای بنچ مارک های جهانی، علت تمرکز فعالان حرفهای بر «تابلوی ورق» برای گرفتن سیگنال های زودهنگام از روند کل بازار است.
رفتار فصلی نیز لایهای دیگر به تفسیر اضافه میکند. تجمیع فصل های چندساله نشان میدهد در ورق گرم، بهار معمولاً دورهای است که عبور کوتاهمدت اثر دلار شدت بیشتری میگیرد؛ همزمانی رونق نسبی معاملات، توقعات تورمی و تحرک بیشتر سمت تقاضا، کانال انتقال را تقویت میکند.
برای میلگرد، اوج گیری اثر در بسیاری از سالها در پاییز دیده شده است؛ فصلی که موجودی گیری پروژهها و انتظارات افزایشی میتواند واکنش به شوک های ارزی را تشدید کند. در مقابل، زمستان برای هر دو گروه گاه با سیگنالهای متعارض همراه بوده است؛ از سیاست های عرضه گرفته تا هزینههای مالی و محدودیتهای عملیاتی که میتوانند بخشی از مسیر انتقال را سد کنند و حتی برای کوتاهمدت، اثر «معکوس» بسازند.
نکتهای که نباید از نظر دور بماند، نقش انتظارات و تقاضای سرمایهای در کانال انتقال است. افزایش نرخ ارز فقط متغیرهای هزینهای را جابهجا نمیکند؛ بلکه با فعالکردن انگیزههای سفته بازانه و موجودیگیری، منحنی تقاضا را موقتاً به سمت راست میراند. بهبیان دیگر، بخشی از تقاضای «مصرف آینده» به امروز کشیده میشود و قیمتها، حتی در حضور مازاد عرضه، از سطحی که صرفاً با تقاضای واقعی توجیه پذیر است فراتر میروند. این مکانیسم در محصولات تخت بهدلیل نقدشوندگی بالاتر و پیوند قوی تر با بازارهای برون مرزی مؤثرتر عمل میکند؛ درست همانجایی که ورق گرم بهعنوان «قیمتساز» زنجیره، زودتر از دیگران به تلاطم ارزی پاسخ میدهد.
در روزهای اخیر نیز افزایش های متوالی نرخ ارز آزاد، ابرهای انتظاری تازهای بر فراز بازار فولاد نشانده است. تجربه دادهای چهار سال گذشته هشدار میدهد که این تکانه ها میتواند آبستن موجهای جدید رشد قیمت باشد -پیشاپیش در ورق گرم و در ادامه در سایر محصولات تخت- حتی اگر در کوتاه مدت، آمار تولید و موجودی انبار از مازاد عرضه حکایت کند. برای فعالان زنجیره، ترجمه عملی این سیگنال ها روشن است: در مدلهای پیشبینی و سیاست های خرید، سناریوهای ارزی باید وزن بیشتری بگیرند، بهویژه در مدیریت ریسک قیمتی محصولات تخت که حساسیت ذاتیشان به دلار بالاتر است.
در جمعبندی، سه منبع اثرگذاری – ارز، قیمت جهانی و پرمیومهای داخلی- همگی مهماند؛ اما در شرایط کنونی اقتصاد ایران، نرخ ارز آزاد «متغیر کلیدی» است که هم جهت و هم شتاب نوسانات را تعیین میکند. عددهای عبور کوتاهمدت و کشش بلندمدت نشان میدهد حاشیه امن برای بیتوجهی به دلار وجود ندارد؛ بهخصوص زمانی که مقصد تحلیل، ورق گرم و سایر محصولات تخت است. وقتی دلار تند میشود، بازار ورق پیشقراول حرکت است و باقی زنجیره، با وقفه و شدتهای متفاوت، دنبالهرو خواهد بود.
امیررضا سلیمانینسب – مدیر سرمایهگذاری هلدینگ آتیه فولاد نقش جهان
ایراسین