جاذبه و دافعه جنگ برای فولادسازان
تحولات بازار فولاد در سهماه اخیر سوالات بسیاری پیرامون اثر جنگ اوکراین بر فراز و فرود قیمت فلزات اساسی ایجاد کرده است.
به گزارش پایگاه خبری معدننامه به نقل از دنیای اقتصاد، از جنگی که در مرزهای اوکراین و روسیه در گرفته حدود سهماه میگذرد و از آن زمان تا امروز، بهای هر تن فولاد در بازاری مثل بازار چین بیش از ۸۰دلار نوسان داشته است. طبق گزارش پارلمان اروپا سه اثر جنگ اوکراین بر بخش صنعت، معدن و تجارت جهان به ترتیب؛ اختلال در عرضه جهانی، دامن زدن به فشار بیشتر قیمت کالاها و تشدید عدماطمینان خواهد بود که خود را در قالب گرانی کالاها، کمبود مواداولیه و تورم تولید به نمایش خواهد گذاشت.
اتحادیه اروپا نیز به دلیل پیوند با طرفهای درگیر جنگ و نزدیکی جغرافیایی بیشترین آسیب را از این درگیری خواهد دید. تحلیلگران اروپایی معتقدند ادغام سطح بالا در زنجیره جهانی تامین و نیز وابستگی عمیق به بخشهای انرژی و مواداولیه روسیه و تا حدی اوکراین موجب شده تا قارهسبز بزرگترین قربانی جنگ اوکراین باشد. از آنسو صنعت فولاد و زنجیره ارزش این بخش بزرگترین ضربه را از این تحولات سیاسی- امنیتی خواهند دید. گرچه برآورد اولیه کارشناسان بخش فولاد این است که بهای فولاد تا حد چشمگیری در نتیجه این جنگ بالا خواهد ماند یا در سطحی بالاتر از اوقات صلح میان روسیه و اوکراین خواهد بود اما این وضعیت به تقویت جریان سرمایهگذاری در فولادسبز و انرژیهای نو در اتحادیه اروپا و نیز برخی بازیگران فاقد منابع انرژی فسیلی و سنگآهن از جمله در چین، هند و بخشهایی از شرق آسیا منجر خواهد شد، بنابراین میتوان ادعا کرد تحریم اقتصاد روسیه از دو مسیر مواداولیه و انرژی برای بخش فولاد، از منظر سرمایهگذاری جاذبه و دافعه ایجاد خواهد کرد که این دو در نهایت در نتیجه پیوند با یکدیگر تصویر 2025 و 2030 صنعت فولاد را ایجاد خواهند کرد.
اینکه در نهایت اروپا، چین و سایر بازیگران نیازمند مصرف فولاد و انرژی بتوانند از پس تحولات قیمتی اخیر برآیند و در ساخت اقتصاد سبز موفق شوند، موضوعی است که هنوز نمیتوان با دقت بالا درباره آن نظر داد، اما آنچه قطعی بهنظر میرسد این است که انتقال اقتصاد کنونی به اقتصادی سبز و کمکربن فعلا در گیره روسی گرفتار شده است. اتفاقی که به فاصله 6ماه از برگزاری اجلاس کوپ26 (cop26) گویای اهمیت تحولات قیمتی برای شدت بخشیدن به سرعت سرمایهگذاری در فناوریهای سبز است.
شواهد بررسی شده از سوی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد از ابتدای جنگ اوکراین در پنجم اسفند1400 (24فوریه2022) تا انتهای هفتهای که گذشت، هر تن فولاد در بورس فلزات شانگهای در محدوده 700 تا 780 دلار نوسان کرد. به فاصله دو روز پس از آغاز جنگ، بهای فولاد به سطح 694 دلار سقوط کرد و سپس در جهشی آرام تا اواسط اردیبهشت به حدود 780 دلار در هر تن رسید. این روند اما از دهه آخر اردیبهشتماه 1401 نزولی شد تا بهای هر تن فولاد در کشور چین به مرز 720دلار نزدیک شود. اثر جنگ روی دو مقوله تولید فولاد و تولید انرژی در دو کشور روسیه و اوکراین سببساز چنین نوسانی شد. این دو روند بسیاری از بازیگران را به صرافت تحول زنجیره تامین خود انداخته است. این البته به معنی داخلیسازی کامل سیستمهای انرژی یا تولید فولاد و فلزات اساسی نیست، اما حتما تضعیفکننده تعاملات بینالمللی است. اروپاییها که بدترین ضربه را از این تنش نظامی دیدهاند، در جلسهای که هجدهم می2022 (28 اردیبهشت1401) در محل اتحادیه اروپا در بروکسل برگزار کردند، سیاستی سهبعدی را برای مهار تنشها در پیش گرفتهاند. متنوعسازی تامینکنندگان انرژی و فولاد، تاکید بر اقدامات امدادی کوتاهمدت برای کاستن از حجم تنش در کنار تغییر مسیر انرژی به سمت هیدروژن سه مسیری بهشمار میرود که قرار است بحرانهای قارهسبز در دو بازار فلزات اساسی و انرژی را کمرنگ کند.
تولید فولاد هیدروژنی که در گزارشهای پیشین همین صفحه مورد تاکید قرار گرفت یکی از مسیرهای جدی کاستن از حجم وابستگی اتحادیه اروپا به سوختهای فسیلی روسیه و اوکراین است.
توجه به اروپا در بررسی اثر تحولات بازار انرژی بر بازار فولاد از این جهت مهم است که جنس اقدامات این منطقه جدیتر و خطرات بیتوجهی به این تحولات جدیتر است. از آنجا که در کنار آمریکا، این اتحادیه اروپاست که بیشترین فشار را به اقتصاد روسیه وارد کرده و بر بخشهای اقتصادی این کشور تحریمهایی را وضع کرده، شناخت موضعگیری اروپا برای فهم آینده بازارهای فولاد و انرژی حیاتی است. گزارهبرگ (Fact sheet) اتحادیه اروپا در 17 می2022 (27اردیبهشت 1401) نشان میدهد از 6موضع مختلف تحریم اتحادیه اروپا علیه روسیه، وضع ممنوعیت بر بخش نفت روسیه بارزترین جلوه حمله به بخش انرژی این کشور است. در این سند آمده است؛ ضرورت دارد ممنوعیتهای مشخصی برای تمام اقلام نفت روسیه، حملونقل دریایی و خط لوله، نفتخام و پالایششده و… این کشور وضع شود، بهطوریکه اطمینان حاصل شود این ممنوعیت اعمال شده و مرحلهای به اجرا درآید. در عین حال، تلاش برای گذار از مصرف گاز طبیعی به توسعه ذخایر LNG و تولید بیشتر گاز طبیعی در ذخایر رومانی و قبرس در زمره مواردی است که اتحادیه اروپا برای کاهش فشار بحران انرژی ناشی از جنگ روسیه در فهرست اقدام قرار داده است.
شواهد موجود البته نشان از اثر اندک این ابزارها بر قیمت فعلی فولاد و سایر مواداولیه موردنیاز صنایع اروپایی دارد. از منظر انرژی بعد از صنایع اتحادیه اروپا (آلمان، ایتالیا و هلند) که بیشترین وابستگی را به نفت و فولاد روسیه دارند، کشورهایی نظیر چین، ترکیه و برخی از مناطق دیگر شرق آسیا هستند که از ناحیه جنگ اوکراین و تبعات آن با چالشهایی مواجه میشوند.
بررسی وینکلر و ووستر در مجله (VOXEU) بهعنوان بستر تخصصی تحلیل سیاستگذاری در قارهسبز نشان میدهد جایگاه روسیه بهعنوان یک بخش از زنجیره عرضه محصولات صنعتی مورد کمتوجهی قرار گرفته است. این کشور تامینکننده جدی مواداولیه و کالاهای واسطهای موردنیاز در جریان ساخت است و هر نوع تحریم از جنبههای مختلف فشار را بر بخشی از زنجیره تامین صنعت وارد خواهد کرد. همین عامل نیز موجب خواهد شد تا تحریم روسیه اثر عمیقی روی تولیدات کشاورزی، ساخت وسایل نقلیه و خودرو، تولید محصولات چوبی، کالاهای مکانیکی، محصولات صنعتی و مایحتاج صنایع، عرضه غذا و آشامیدنی در کنار وسایل خانه و ساختمان داشته باشد.
گروه7 اخیرا هشدار داده است که جنگ اوکراین منجر به «یکی از شدیدترین بحرانهای غذایی و انرژی در تاریخ اخیر» شده است که آسیبپذیرترین افراد در سراسر جهان را تهدید میکند. موضوعی که سببشده گذار به اقتصاد سبز در هول و ولای تامین مایحتاج مصرفی جوامع اگر نگوییم فراموششده، به حاشیه رود. نکتهای که عبدالعزیر بنسلطان از مقامات بلندپایه عربستانسعودی به خبرگزاریCNBC گفته، موید همین نکته است. این کارگزار ارشد بخش انرژی عربستان یادآور شده است: ببینید با اتفاقی که امروز افتاده، چه کسی در مورد تغییرات آب و هوایی صحبت میکند؟
نکتهای که پربیراه نیست و شاید تنها اتحادیه اروپا آن بخشی از جهان باشد که به واسطه اقتضائات خاصی که دارد، از آن مستثنی شود. اروپا همانند سازمان ملل بهخوبی میداند که وابستگی صنایع به سوخت فسیلی و تداوم مصرف فولاد پرکربن و آلوده میتواند تبعات وحشتناکی در آینده به جهان تحمیل کند.
اثر جنگ روی تولید فولاد
برای فهم اثر واقعی جنگ روی صنعت فولاد، باید روند تولید فولاد در دو ماه می و آوریل را بررسی کرد. هنوز آمارهای ماه می در دسترس نیست اما در آوریل 2022 شواهد اولیه از تولید 160میلیون تن فولاد حکایت دارد. در ماه مارچ این عدد 161میلیون تن بود که خبر از افتی 8/ 5درصدی در کل تولید جهانی فولاد میداد. در فصل نخست نیز شواهد موجود از افت 8/ 6درصدی تولید و افول آن به سطح 456میلیون تن حکایت دارد. افت در چین بدتر بوده و سقوط بیش از 10درصدی تولید سبب شده تا چین در فصل نخست 2022 تنها 243میلیون تن فولاد تولید کند. این روند بهخوبی گویای اثر گرانی انرژی و آسیب زنجیره جهانی فولاد از وضعیت جنگی در اوکراین است.
براین مبنا نیز تحلیلگران بینالمللی رشد میزان تقاضا برای بخش فولاد را کاهش داده و به محدود 4/ 0 تا 5/ 0درصد تنزل دادهاند. در سال2023 نیز رشد پیشبینیشده بین 2 تا 5/ 2درصد اعلامشده که این نیز کاهشی بوده است. این اعداد در حالی در این سطح پیشبینی شده که سال2021 کل تولید فولاد جهان از مرز یکمیلیارد و 850میلیون تن گذشت که در نهایت رشدی 7/ 2درصدی را سببساز شد. بخش فولاد اما احتمالا سال2022 را بدون هرگونه رشدی پشتسر خواهد گذاشت.
چالش بخش فولاد اروپا
سطح اثر بحران انرژی جنگ اوکراین و چالش تامین مواداولیه و فلزات اساسی در جایجای اروپا متفاوت است. بهنظر میرسد بیش از هر نقطه دیگری در اروپا این مرکز و شرق اروپاست که عوارض این تنش را از دو ناحیه گرانی و کمیابی انرژی و گرانی و کمیابی فلزات اساسی و مواداولیه تجربه خواهد کرد. روسیه که در بازار فلزات اساسی فروشنده انواع و اقسام آهن و فولاد، پالادیوم، مس، آلومینیوم و نیکل است، زنجیره تولید خود را در جمهوریآذربایجان، قزاقستان، ارمنستان، ازبکستان و بلاروس گسترانده است. مجموع این بازیگران تولیداتی را در بازار فلزات اساسی بهویژه فولاد به بازار جهانی عرضه میکنند که عمدتا توسط ایالاتمتحده آمریکا، ایتالیا، ترکیه، بلژیک و… در صنایعی نظیر ماشینآلات، خودروسازی و سایر تجهیزات حملونقل مصرف میکنند. این یعنی اینکه بخشی از اثر تحریم اقتصادی روسیه به صنایع مذکور در این کشورها وارد خواهد شد و گرانی محصول و شوک اختلالات عرضه را به این مناطق خواهد فرستاد.
با اینکه اقدامات امدادی کوتاهمدت برای شرکتهایی که تحتتاثیر قیمتهای بالای انرژی قرار گرفتهاند، در اروپا در دست اجراست اما تحقق سریع زیرساختهای تولید مبتنی بر هیدروژن و دسترسی اولویتدار به منابع هیدروژن نمیتواند گامی اجرایی و عملیاتی باشد. این شکافی است که سیاست مذکور را برای حل بحران قیمت فولاد با شکست روبهرو کرده است. اتحادیه اروپا نیز از این موضوع آگاه بوده و مطلع است تا زمانی که زیرساختهای جایگزین انرژی در دسترس نیست، نمیتواند با اختلالات در عرضه گاز مقابله کند. برخی نکات موجود در مانیفست انرژی صنعت فولاد اروپا که به مناسبت انتشار بیانیه کمیسیون اروپا در مورد بازسازی ساختار انرژی قاره (RePowerEU) منتشرشده، از این مجرا جالبتوجه است: اتحادیه اروپا بهخوبی آگاه است که بدون پشتیبانی مصرفکنندگان انرژی در صنعتی استراتژیک همچون فولاد، گذار به عصر سبز انرژی موفقیتآمیز نخواهد بود. اکسل اگرت، مدیرکل اتحادیه فولاد اروپا (EUROFER) گفته است: صنایع انرژیبر باید در تمام سطوح سیاستگذاری و بحثهای سیاسی بهعنوان عوامل کلیدی کربنزدایی و استقلال سیستم انرژی اروپا موردتوجه قرار گیرند. در مانیفست آمده است: دسترسی سریع صنعت فولاد به هیدروژن سبز باعث تقویت بازارهای هیدروژن در اروپا خواهد شد، اما تا زمانی که زیرساختهای هیدروژنی با هزینههای مقرونبهصرفه در دسترس نباشد، تداوم عرضه گاز جایگزین از مناطقی به غیر از روسیه حیاتی خواهد بود. ما برای بازنگری در استراتژی انرژی اتحادیه اروپا به انسجام، همکاری و گفتوگوی بینبخشی نیاز داریم.»
این نکته بهخوبی نشان میدهد مسیر کربنزدایی صنعت فولاد اتحادیه اروپا اخیرا با اثرات ترکیبی ناشی از بحران انرژی و رشد قیمت فولاد ناشی از جنگ اوکراین، موانع بیشتری را برای کاهش میزان کربن تولیدی در بخش صنعت ایجاد کرده است. بدیهیترین مشکل نیز فعلا این است که اتحادیه اروپا آماده ارائه مقادیر کافی حاملهای انرژی کمکربن نیست. این امر ضرورت کنترل فضا و ایجاد شرایط مناسب در سطح اتحادیه اروپا برای حمایت از گذار به اهداف آب و هوایی را برجسته ساخته است. مرور آنچه در نشستهای اتحادیه حول این محور بحث میشود، گویای نکات مهمی است. استراتژی جدید انرژی اتحادیه اروپا در پی این است که با تضمین امنیت عرضه گاز و اجرای سریع برخی اقدامات، جعبه ابزار تازهای از سیاستها را خلق کند که به روسای اتحادیه اروپا برای رفع چالشهایی نظیر کاهش تاثیر شدید افزایش قیمتها بر صنایع اروپا و اثرات کوتاهمدت و میانمدت این موضوع بر رشد اقتصادی قاره کمک کند. اعطای دسترسی گسترده به صنایع، گروهها و مصرفکنندگان خرد هیدروژن در اتحادیه اروپا از این جهت ضروری است که تکنولوژیهای مبتنی بر هیدروژن بیشترین پتانسیل را برای کاهش تولید دیاکسیدکربن دارند.
در این راستاست که اتحادیه اروپا چارچوبهای حمایت از تولید فولاد هیدروژنی و کمکربن را با دو مکانیزم مالی CEEAG و IPCEI مورد حمایت قرار داده، ضمن اینکه رویههای اداری گذار به این هدف را نیز برای بنگاهها و سرمایهگذاران تسهیل کرده است. این اقدامات برای تضمین ثبات بخش فولاد اروپا تا سال2030 ضروری است. این بخش که چیزی بالغ بر 125میلیارد دلار گردش مالی دارد، نوآورترین تولیدکنندگان فولاد و فلزات اساسی را در خود جای داده است. بخش فولاد اروپا با تولید 153میلیون تن محصول بیش از 300هزار شغل در حوزه صنعت در اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. بیانیه پارلمان اروپا نشان میدهد این قاره در تلاش است تا ضمن حذف (و نه کاهش) وابستگی به انرژی روسیه مسیر را برای گذار هرچه سریعتر به تولید سبز و اقتصاد پاک بازکند.
گام پایانی
در نهایت باید گفت با اینکه نقشه انرژی جهان از زمان برگزاری اجلاس کوپ26 در اسکاتلند کاملا تغییر کرده است، اما جهان باید با نگاه به رشد قیمتها، به فکر ساخت آیندهای پایدار باشد تا از این منظر بتواند برای شوکهای آتی اقتصاد بینالملل خود را آماده سازد. در این رابطه نکتهای که آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل عنوان کرده حاوی درک روشنی از این تحولات است.
وی اعلام کرده؛ تهاجم روسیه به اوکراین، برنامهریزی جهانی برای گذار جهانی و انتقال به عصر انرژی پاک را بر سر دوراهی قرار داده است. حالا سیاستگذاران در کشورهای مختلف با وضعیتی روبهرو هستند که دورشدن از سوختهای فسیلی برای جلوگیری از یک سناریوی آب و هوایی فاجعهآمیز حیاتیتر از هر زمان دیگری است، بنابراین بهجای اینکه کشورها بهدنبال تهاجم روسیه از کربنزدایی اقتصاد جهانی امتناع کنند، باید سرعت خود را دوبرابر کنند. «اکنون زمان آن فرارسیده است که به سمت آینده یعنی انرژی دنیایهای تجدیدپذیر حرکت کنیم.»
به نظر میرسد بخشی از کانون گفتههای گوترش به بخشی از صنعت و حوزه ساخت فولاد برمیگردد؛ جایی که جهان با وضعیتی روبهروست که در آن یا صنعت فولاد بهعنوان تولیدکننده بخش بزرگی از کربن جهان اصلاح شده و مسیر دیگری را از طریق انتشار وسیع تکنولوژیهای مبتنی بر هیدروژن و… در پیش میگیرد یا اینکه با گذشت زمان پیوسته در شوکهای محیطی و ژئوپلیتیک گرفتار شده و فرصت اصلاح را از دست میدهد. بهنظر میرسد امروز و اکنون وقت عمل است. سرمایهگذاری در صنایع سبز نیازمند تسهیل شرایط است. دولتها در جهان باید بدانند آنچه دامان آنها را در 2030 میگیرد با آنچه در جایجای جهان با آن روبهرو هستند، متفاوت است و ظرفیت شوکسازی طبیعت بسیار بالاست، بنابراین تغییر دادن ترندهای تولید بهویژه در صنایعی همچون فولاد و فلزات اساسی باید با شدت بسیار بالاتری در دستور کار قرار گیرد.
.
.
.
.
.
.
.
.