نکاتی برای مدیران صنعتی، در هنگامه استفاده از هوش مصنوعی
هوش مصنوعی (AI) در سالهای اخیر تحولات بزرگی را در صنایع مختلف به ارمغان آورده؛ و با سرعتی باورنکردنی، از یکرشته عمدتاً نظری به ابزاری عملی تبدیلشده است.
این فناوری در کوتاه زمانی از سخنگوهای هوشمند و چتباتها گرفته تا رباتهای کارخانهای و اتومبیلهای خود ران را به زندگی انسانها وارد کرده؛ و اثرات فراگیری بر زندگی فردی و اجتماعی ایشان به همراه داشته است. در این راستا رهبر انقلاب اسلامی طی سخنانی که با اعضا هیئت دولت چهاردهم داشتند، ضمن توجه دادن به اهمیت این دستاورد بشری؛ نسبت به تلاش برای رسیدن به لایههای زیرساختی آن تأکید کردند. تا جاییکه ایشان خاطرنشان نمودند، تعلل در این زمینه میتواند کشور را با ساختارهایی نظیر «آژانس بینالمللی اتمی» روبهرو کرده، و فرصت اثرگذاری در این حوزه را برای کشور با محدودیت روبهرو کند.
درواقع هوش مصنوعی در همین مدت محدود، نشان داده که میتواند ابعاد گوناگونی از فرآیندهای صنعتی را تغییر داده؛ و مناسبات قدرت در جهان، ناشی از تولید صنعتی را جابهجا کند. برخی حتی هوش مصنوعی را بهعنوان انقلاب جدید در فناوری اطلاعات میدانند، بهطوریکه امروزه یادگیری ماشین و سایر موضوعات مرتبط با AI، رکوردهای جدیدی را در تولید صنعتی به ثبت میرسانند.
در حوزه تجربی اما، این تحول سریع و گسترده باعث بروز واکنشهای متفاوتی شده است؛ از هیجان در مورد چگونگی ارتقای تواناییهای انسانی و بهبود عملکرد صنایع گرفته تا نگرانیهایی درباره مسائل اخلاقی، حفظ شغلها و نابرابریهای اقتصادی و غیره. ازاینرو این نگاشته قصد دارد بابی بگشاید بر بهرهگیری درست و آگاهانه از هوش مصنوعی در صنعت؛ تا مدیران صنعتی از مزایای آن بهرهمند شده و درعینحال از چالشها و خطرات احتمالی نیز آگاه باشند.
در این کوشش لازم است تا مدیران صنعتی، در سطحی فراتر از شاخصهای مرتبط با کارایی و بهرهوری، از آمادگی لازم جهت مواجهه با پیچیدگیها و تغییراتی که هوش مصنوعی به همراه میآورد، برخوردار باشند. و انتظار میرود با پرداختن به قابلیتهای زیر در «توسعه مدیریت» مجموعه صنعتی تحت پوشش خود، بتوانند از ظرفیتهای این دارایی دانشی بهرهمند گردند.
شناخت نیازها و تعیین اهداف: قبل از هرگونه پیادهسازی هوش مصنوعی، شناخت دقیق از نیازها و چالشهای موجود در مجموعه تحت مدیریت ضروری است. مدیران باید ابتدا تعیین کنند که هوش مصنوعی چگونه میتواند به بهبود عملکرد یا حل مشکلات موجود کمک کند؛ و در این راستا خط قرمزهای صنعت کدام است. بهعنوانمثال، اگر یک کارخانه تولیدی با مسئله کاهش بهرهوری مواجه است، تحلیل دادههای تولیدی با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین ممکن است راهحل مناسبی باشد. اما اگر این تحلیل به قیمت از دست رفتن بخشی از مزیتهای طبقهبندیشده باشد، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری به همراه آورد.
انتخاب ابزارهای مناسب: با توجه به تنوع ابزارها و فناوریهای مرتبط باهوش مصنوعی، انتخاب ابزار مناسب نقش مهمی در موفقیت پروژههای هوش مصنوعی دارد. مدیران باید دقت کنند که ابزارها و الگوریتمهای انتخابی با نیازها و اهداف مسئله ایشان همخوانی داشته باشند. برای این منظور، مشاوره با متخصصان حوزه هوش مصنوعی و انجام مطالعات تطبیقی میتواند بسیار مفید باشد.
توجه به اصول حکمرانی و اخلاقی: یکی از مسائل اساسی در بهرهگیری از هوش مصنوعی، توجه به اصول حکمرانی و مسائل اخلاقی است. هوش مصنوعی میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر فرآیندهای تصمیمگیری داشته باشد. این تأثیرات ممکن است در برخی موارد منجر به نتایج نامطلوب یا حتی خطرناک شود. به همین دلیل، مدیران باید مطمئن باشند که الگوریتمها و منابع هوش مصنوعی مطلوب ایشان، بهقدر کافی باارزشهای سازمان و جامعه همخوانی دارند.
پاسخگویی و مسئولیتپذیری: هنگامیکه از هوش مصنوعی در فرآیندهای تصمیمگیری استفاده میشود، مسئله پاسخگویی و مسئولیتپذیری به یکی از مهمترین چالشها تبدیل میشود. اگر نتایج تصمیمگیری بر اساس الگوریتمهای هوش مصنوعی منجر به پیامدهای نامطلوب شود، مدیران باید مسئولیت کامل آن را بپذیرند و قادر باشند توضیح دهند که چگونه به این نتایج رسیدهاند.
شفافیت و قابلیت توضیح: برای اینکه مدیران به سیستمهای هوش مصنوعی اعتماد کنند، این سیستمها باید شفاف و قابل توضیح باشند. سیستمهایی که بهعنوان «جعبه سیاه» عمل میکنند و نتایج آنها بهدرستی قابل توضیح نیست، ممکن است منجر به عدم اطمینان و حتی بیاعتمادی شوند. مدیران باید اطمینان حاصل کنند که هوش مصنوعی مورداستفاده در سازمان ایشان، دارای قابلیت توضیح کافی است و میتواند فرآیندهای تصمیمگیری خود را بهطور واضح بیان کند.
انصاف و عدالت: در استفاده از هوش مصنوعی، مسئله انصاف و عدالت نیز اهمیت بالایی دارد. الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند تحت تأثیر دادههای خاص پیشینی، آموزشدیده؛ و درنتیجه سوگیریهای ناعادلانهای را ایجاد کنند. بهعنوانمثال، موتورهای جستجوی در تصاویر، ممکن است بهواسطه جنسیت زدگی در تبلیغات، نتایج ناعادلانهای ارائه دهند که سوگیریهای موجود در دادهها را بازنمایی کند. مدیران باید مطمئن باشند که الگوریتمهای مورداستفاده در سازمان، بیطرفانه و عادلانه عمل میکنند.
آمادگی برای چالشهای امنیتی: با توجه به اینکه هوش مصنوعی در بسیاری از جنبههای کسبوکار نقش اساسی دارد، چالشهای امنیتی مرتبط با آن نیز بسیار مهم است. دادههایی که برای آموزش الگوریتمهای هوش مصنوعی استفاده میشوند، باید بهدقت محافظت شوند تا از هرگونه دسترسی غیرمجاز جلوگیری شود. همچنین، سیستمهای هوش مصنوعی باید بهگونهای طراحی شوند که در برابر حملات سایبری مقاوم باشند. در این راستا آنلاین بودن عملکرد این سرویسها میتواند یک حفره امنیتی باشد.
آیندهنگری و مدیریت تغییرات: مدیران باید آیندهنگر باشند و به تغییراتی که هوش مصنوعی میتواند در صنایع ایجاد کند، واکنش نشان دهند. این تغییرات ممکن است منجر به تغییر در ساختار سازمانی، نیاز به مهارتهای جدید و حتی تغییر در فرآیندهای مالیه و بازرگانی شوند. آمادهسازی سازمان برای پذیرش این تغییرات و ارائه آموزشهای لازم به کارکنان، یکی از وظایف حیاتی مدیران است.
درنهایت هوش مصنوعی بهعنوان یکی از پیشرفتهترین فناوریهای عصر حاضر، ظرفیت عظیمی برای تحول صنایع مختلف دارد. اما بهرهگیری از این ظرفیت همان مقدار که نیازمند دانش، آگاهی و مسئولیتپذیری مدیران است؛ نیازمند ریسکپذیری ایشان و گشودگی برای هضم این فناوری در صنعت تحت مدیریت خود نیز هست. درک نیازها، انتخاب ابزارهای مناسب، توجه به اصول حکمرانی و اخلاقی، و مدیریت تغییرات ازجمله نکاتی هستند که در حوزه صنعت، و مشخصاً در زمان استفاده از هوش مصنوعی توجه مضاعفی را میطلبد. با پیروی از این اصول، سازمانها میتوانند بهطور مؤثر از هوش مصنوعی بهرهمند شده و از چالشهای احتمالی آن جلوگیری کنند.
سید محمد رضوی
مدیر عامل شرکت فولاد شرق خراسان