یادداشت نیک وظیفه، سردبیر؛
اتخاذ درک صحیح از مفهوم کریدور
توسعه زیرساخت تابعی از نرخ توسعه و رشد کشور است و فاکتور توسعهی حملونقل با توجه به شرایط جغرافیایی ایران، نقش پررنگی در ارتقاء شرایط زیرساختی کشور دارد و عدم توجه به مزیت ترانزیتی در کشور بهمثابه نادیده گرفتن این نعمت خدادادی است؛
در فرآيند توسعه اقتصادي و اجتماعي كشورها، همبستگي مستقيم و مثبتي ميان گسترش حمل و نقل و دستيابي به نرخ رشد اقتصادي بيشتر وجود دارد، بهعبارتدیگر همراه با افزايش توليد ناخالص داخلي، ميزان ارزشافزوده بخش حملونقل نيز افزايش مییابد و به همين دليل است كه توسعه و رشد اقتصادي بسته به توسعه بخش حملونقل نيز افزايش مییابد و فعالیتهای حملونقل ازجمله فعالیتهای اساسي و زيربنايي براي رشد و اقتصادي تحول بهحساب میآید.
اگر امروزه در جهان از خدمات حملونقل تحت عنوان صنعت ياد میشود نشانه گستردگي و اهميت اين خدمات بهعنوان حلقه اتصال صنايع با يكديگر و عامل ارتباط ميان بازارهاي مصرف و بازارهاي توليد است بر همين اساس است كه همبستگي و پيوند ميان نظام حملونقل و فرايند توسعه اقتصادي و اجتماعي جوامع آنچنان حساس و پيچيده است كه كارشناسان اقتصادي صنعت حملونقل را بهعنوان نيروي محركه توسعه میدانند و كارآمدي و توانمندي آن را زمینهساز توسعه پايدار میدانند، متأسفانه در ایران به میزانی که سیاستها در راستای بهرهبرداری از منابع زیرزمینی بوده است، هیچگاه در جهت بهرهمندی از این مزیت پایدار به کار گرفته نشده است و در صورت غنیمت شناختن آن تهدیدپذیری ایران از تحریمها کمتر میشود. این فرصتها علاوه بر مزایای اقتصادی، امنیت و بقا کشور را میتواند بالقوه تأمین کند.
بهعنوان نمونه میتوان به معافیت بندر چابهار از تحریمهای آمریکا اشاره کرد که پس از مذاکرات افغانستان و هند با مقامات آمریکایی و نقشی که این بندر در توسعه اقتصادی افغانستان داشت از تحریمها معاف شد به همین خاطر باید ظرفیتهای ایران برای بهرهمندی حداکثری از مزایای نقشآفرینی فعال در کریدورها شناسایی شود.
در فضای توسعه کریدورهای اقتصادی، بیشتر کشورها ازجمله ایران باهدف ایفای نقش در زنجیره ارزش جهانی و ایجاد درهم تنیدگی اقتصادی و سایر منافع برای اتصال به شبکه کریدورهای پرمنفعت اقدام مینمایند.
پرواضح است که باید بین تعریف مفهوم «کریدور اقتصادی» و کریدور بهمثابه مسیرهای ترانزیتی یک یا چندوجهی، به لحاظ مفهومی و عملکردی تفاوت قائل شد. الزاماً حضور یا عدم حضور کشورها در مسیرهای ترانزیتی به معنای ارتقای جایگاه یا تنزل جایگاه ژئواستراتژیک یک کشور نیست. زمانی مسیرهای ترانزیتی ارزشمند خواهند شد که وضعیت زنجیره ارزش و تولید در سطح منطقه و بینالمللی باشند.
از آغاز به کار دولت سیزدهم با توجه به اهمیت موضوع و ضرورت ارتقای جایگاه ژئوپلیتیک کشورمان، مسئله توسعه ترانزیت چندوجهی مدنظر وزارتخانه ذیربط و دولت قرار داشته و اقدامات در راستای تقویت یا ایجاد کریدور اقتصادی هدف کشورمان بهمنظور ایفای نقش منطقهای و بینالمللی در کنار بسترسازی داخلی در دستور کار قرار گرفته است.
موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد ایران برای داشتن زیرساختهای حملونقل و لجستیکی از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب به دانش فنی و مهندسی و احداث پروژههای زیرساختی، فرصتهای برجسته و بیبدیل برای جذب سرمایهگذاری در طرحهای تکمیل و توسعه زیرساختها، تعریف پروژههای مشترک یا چندجانبه نیاز دارد.
باید در نظر داشت که با توجه به بلوکبندیهای بینالمللی و تحولات در روابط قدرتهای بزرگ، هیچیک از کشورها خود را محدود به یک مسیر ترانزیتی نمینمایند؛ پس در تعریف کریدور اقتصادی باید جذابیتهای اقتصادی نهفته باشد که ایران را به نقطهای لازم العبور نماید که مسئله اصلی در آن اتخاذ درک صحیح از مفهوم کریدور است؛ عمدتاً کریدور به مسیر حملونقلی اطلاق میشود اما در حقیقت کریدور یک مفهوم است که با ماهیتی پویا و چندبعدی ارتباطات شبکهای بین نقاط اتصال مشخص را فراهم میآورد. این ارتباطات اقتصادی، فرهنگی، تجاری و دیجیتالی است و صرفاً به زیرساختهای حملونقلی محدود نمیشود.
به نظر میرسد ایران میبایست با بازنگری ذهنیت، مواضع و درک واقعبینانه از شرایط ژئوپلیتیک منطقه بر اساس منافع ملی در دیپلماسی حملونقلی خود تحول ایجاد کند تا بتواند حتیالمقدور بیشترین و پایدارترین منفعت را از مزیتهای طبیعی و نسبی کشور تأمین کند.