لزوم تحقق انقلاب صنعتی سبز برای حفظ محیط زیست در کنار توسعه
انقلاب صنعتی سبز میتواند سریعترین و تاثیرگذارترین راهکار برای حفظ محیط زیست در کنار توسعه صنایع و بهبود شرایط اقتصادی باشد.
به گزارش پایگاه خبری معدننامه به نقل از ایراسین، در فضــای کســب و کار کنونــی، پایــداری یــک بنگاه اقتصادی به طــور فزاینــدهای بــه میــزان تاثیراتــش بــر اقتصــاد، جامعــه، محیطزیســت و همچنیــن پذیــرش و نحــوه پاســخگویی بــه آن تاثیــرات بســتگی دارد، بــروز مشــکلات عدیــده محیطزیسـتی و بـه تبـع آن افزایـش نظـارت دولتهـا و نهادهـای بیـنالمللـی بـر نحـوه تولیـد محصـولات همچنیـن چرخـش سـریع و آزاد اطلاعـات و توجـه روز افـزون افـکار عمومـی نسـبت بـه پیامدهـای احتمالـی کالاهـا و خدمـات سـبب شده اســت تــا بنگاههــای اقتصــادی و شــرکتهای صنعتــی بــرای مانــدگاری در بــازار رقابتــی دنیــای معاصــر، در کنــار توجــه بــه معیارهایــی مانند کاهــش هزینههــا و افزایــش کیفیــت محصــول، مســئولیتپذیری در قبــال جامعــه و حفــظ محیطزیســت را نیــز ســرلوحه اهــداف، اســتراتژیها و برنامههــای ســازمانی خــود قــرار دهنــد، ایــن رویکــرد، مســئولیتی را بــرای شـرکت ایجـاد میکنـد کـه از آن تحـت عنـوان مسـئولیت اجتماعـی شـرکتی نـام بـرده میشـود. بـه بیـان دیگـر مسـئولیت اجتماعـی بـر سـازمان و مسـئولیتش در قبـال جامعـه و محیـط زیسـت تمرکـز دارد و یکـی از اهـداف اصلـی آن سـهیم شـدن در توسـعه پایـدار و متـوازن اسـت.
نگرانی برای حیات زمین
در این راستا باید توجه داشت که توسعه اقتصادی و الگوهای اساسی تولید و مصرف ناپایدار دلیل اصلی بحران محیط زیست در وضعیت کنونی جهان در نظر گرفته میشود، مشکلات زیستمحیطی مانند گرم شدن کره زمین، آلودگی هوا، از بین رفتن گونههای جانوری-گیاهی و تخریب آب و خاک، به یک نگرانی فزاینده تبدیل شده و حیات زمین و زیست انسانی را تهدید میکنند. این خطرات، موجب معکوس شدن دستاوردهای توسعه شده و در پی چنین وضعیتی بار نامتناسبی از معضلات بر انسانها تحمیل شده که بخش زیادی از آن بر دوش فقرا قرار گرفته است. پاسخ به این تهدیدهای نوظهور جهانی، نیازمند مقابله با یک چالش دوگانه «توسعه اقتصادی» و «ایجاد ثروت» است.
این ۲ مساله اما در حالی مطرح میشود که مصرف منابع و آلودگیهای زیستمحیطی، سراسر سیاره زمین را دربر گرفته و اینروند با ۲ عامل یادشده، کماکان ادامه پیدا خواهد کرد.
حل این چالش مستلزم یک تحول ساختاری به دور از خط سیر توسعه اقتصادی کنونی به سمت اقتصادی است که در تولید بتواند به تولید کمکربن مبادرت کند و همزمان، کارآمد و پاک باشد، و همچنین تقسیم منافع را به روشی عادلانه محقق کند. در این راستا سیاستگذاری صنایع سبز میتواند وسیله قدرتمندی برای سیاستگذاران باشد تا بتوانند این تحول ساختاری را تسریع و تسهیل کنند.
از گذشته تاکنون سیاستگذاری صنعتی به اقدامات دولت برای تغییر ساختار اقتصاد و تشویق و هدایت منابع برای انتقال به بخشهایی که برای توسعه آینده، مطلوب تلقی میشوند، اشاره دارد. این اقدامات به ویژه در شرایطی در دستور کار قرار میگیرد که اصطلاحاً «ناکامی بازار» یا شرایط نامناسب بازار مانع از تغییرات ساختاری لازم برای تغییر روند و حرکت به سمت یک «اقتصاد سبز» فراگیر شده باشد. با این حال، سیاستگذاری صنعتی سبز صرفاً تغییردهنده جهت رویکردهای سیاست صنعتی کنونی نیست و مجموعه اهداف گستردهتری را دنبال میکند و به مجموعه وسیعتری از ابزارهای سیاستی، از جمله سیاستهای زیستمحیطی و انرژی متکی است.
در قلب سیاستگذاریهای صنعتی سبز، نیاز به ادغام اهداف مختلف، مانند بهرهوری، رشد فراگیر و حفاظت از محیط زیست وجود دارد که از طریق مجموعه وسیعی از سیاستهایی که قادر به جدا کردن «رشد» از «تخریب» اجتماعی و زیستمحیطی هستند اقدام میکند. بنابراین، سیاستگذاری صنعتی سبز برای استراتژی دولتها در راستای افزایش رقابتپذیری در حوزه اقتصاد سبز جهانی ضمن حفاظت از منابع زیستمحیطی ضروری است.
بر اساس برآوردهای انجام شده در سال گذشته میلادی کشورهای جهان برای مقابله با آثار و پیامدهای کرونا بیش از ۲۵ تریلیون دلار سرمایهگذاری کردند، از سویی باید توجه داشت که حمایت دولتها در این شرایط از صنایع در آینده اقتصادی آنها تاثیر بسزایی دارد و این در حالی است که جهان هنوز با شرایط اضطراری بحران تغییرات اقلیمی روبهرو است و روز به روز با رشد تولید گازهای گلخانهای مواجه هستیم.
در این راستای باید توجه داشت که در شرایط کنونی و با توجه به وجود بحرانهای زیست محیطی تحول در صنایع در راستای ایجاد “انقلاب صنعتی سبز” امری ضروری است و میتواند به جامعه جهانی کمک کند.
در این روش کشورها و مناطقی که در مسیر به دست آوردن “تخصص سبز” قرار میگیرند، در حوزه صنایع سبز، حجم قابل توجهی از فعالیتهای مبتنی بر دانش و فعالیتهای تخصصی را کسب میکنند. با توجه به اینکه برای رسیدن به “اقتصاد سبز” جهانی هنوز راهی طولانی در پیش است، احتمالاً بازار آینده صنایع سبز، بازاری بسیار قابل توجه و بزرگ خواهد بود. پیرو یک منطق اقتصادی محض، تمرکز اولیه طولانیمدت تاثیر زیادی بر بزرگتر شدن مقیاس صنایع و افزایش بازدهی آنها دارد.
رقابت سخت با صنایع سبز
به همین دلیل، غالباً بنگاههایی که خیلی سریع به مقیاس اقتصادی برسند، در آینده، رقبای آنها به سختی میتوانند به رقابتپذیری و همترازی با آنها برسند. در مقیاس منطقهای و محلی، ریشه گرفتن صنایع سبز میتواند موجب افزایش این رویکرد در سایر نقاط و همچنین ایجاد ارتباط و پیوستگی با حوزههای دیگر شود که این روند بهطور مستمر میتواند روند پیشرفت صنایع سبز را در کشورها افزایش دهد.
همانطور که یک تخصص در مقیاس منطقهای شتاب میگیرد، سازوکارهای خودتقویتکننده رشد را حتی بیشتر از قبل، شتاب میبخشد. این همان عاملی است که باعث شده است تا صنایع سبز در حوزههایی که در نطفه کاشته شده است، با سرعتی شتابان در اطراف هسته اولیه، پراکنده شوند.
یکی دیگر از منابع مهم توسعه صنایع سبز، ایجاد تنوع در صنایع دیگر بر اساس صلاحیتها و امکانات موجود است. در این راستا، میتوان به بحث انشعاب مسیر در جغرافیای اقتصادی تکاملی اشاره کرد، که بیان میکند شرکتها معمولاً در حوزههایی دست به افزایش تنوع میزنند که از نظر فناوری، با محصولات فعلی آنها مرتبط باشند.
بررسیها نشان میدهد واحدهای صنعتی که استاندارد صنعت سبز را رعایت میکنند در مجموع، هزینههای کمتری دارند. این صنایع با صرفهجوییهای تا ۳۰درصدی در هزینههای جاری خود میتوانند محصولی مقرونبهصرفهتر ارائه کنند.
علاوه بر این، رعایت این استانداردها باعث کاهش هزینههای کلی کشور هم خواهد بود. هزینههایی که با رعایت استانداردهای سبز از بین میروند، ممکن است هزینههای مستقیم یا هزینههای مخفی باشند. به عنوان مثال با سبز شدن صنایع، فشار کمتری به بخشهای بهداشتی وارد میشود. از اینرو میتوان گفت که حرکت به سمت رعایت این استانداردها باید برای صنایع مختلف کشور یک الزام باشد.
هدف رویکرد صنعت سبز، طراحی محصولات و فرآیندهایی است که میزان استفاده و تولید مواد خطرناک در آنها حداقل باشد. صنعت سبز به دنبال راهی است تا با جلوگیری از آلودگی در مبدأ و استفاده از منابع طبیعی کمتر، از اثر منفی مواد شیمیایی بر محیط زیست بکاهد.
روند مشاغل و صنایع سبز با توجه به اهدافی که در بالا به آنها اشاره شد نشان میدهد که با افول گرایش به سوختهای فسیلی، صنایع سبز با سرعت بیشتری در حال رشد هستند که همین مساله موجب شده است تا مشاغل مرتبط به صنایع سبز نیز افزایش یابد. دادههای آماری نیز نشان میدهد هرچه به لحاظ کیفی، این صنایع اصطلاحاً سبزتر باشند یعنی استانداردهای این حوزه را بیشتر رعایت کنند و فعالیت پایدارتری داشته باشند، با رشد بیشتر و اشتغال افزونتری مواجه خواهند بود.
طی دهه گذشته این رابطه عمدتاً تابعی از سیستمهای حملونقل، سیستمهای آب و فاضلاب و خدمات مدیریت پسماند بوده است که هم سبز هستند و هم سریعتر رشد میکنند. تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که به ازای هر درصد افزایش در شدت سبز بودن صنایع به معنی رعایت استانداردهای این حوزه، حدود ۲/ ۰ درصد رشد اشتغال سالانه به وجود آمده است.علاوه بر آن همچنین بین شدت سبز بودن صنایع یک کشور و اینکه چقدر توانسته است از رکود اقتصادی رهایی پیدا کند نیز، رابطه کمی مثبتی وجود دارد. بهطور کلی، هرچه اقتصاد و صنایع یک کشور سبزتر باشد، در وضعیت رکود نیز بهتر ظاهر میشود.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.