از سوی مهندس طهمورث جوانبخت، مدیرعامل شرکت “فولاد خراسان” تشریح شد:
ضرورت نگاه تخصصی به شرکتهای یوتیلیتی، تجمیع کارخانجات، بومی سازی شبکهای
صنعت فولاد به عنوان صنعت مادر در کشور با احتساب زنجیره بالادستی و پاییندستی خود، جدا از نگاه کسب و کار انتفاعی، یکی از موتورهای پیشران اقتصادی صنعت کشور بوده، اما در حال حاضر به علل مختلف و از زوایای گوناگون مورد احجاف واقع شده است.
به گزارش پایگاه خبری معدن نامه، بر این اساس، مهندس طهمورث جوانبخت، مدیرعامل شرکت مجتمع فولاد خراسان در یادداشتی که در اختیار گروه رسانهای پردازش قرار داده است به تشریح چالشها، فرصتهای پیش رو و راهکارهای تابآوری صنعت فولاد پرداخته که در ادامه میخوانیم:
ايران، دهمين توليدکننده بزرگ فولاد دنيا و اولين توليدکننده آهناسفنجی بر پايه گاز در جهان است. توليد فولاد ايران در سال ۱۳۹۸ به ميزان ۲۷/۲ميليون تن بوده وامروز باتوجه به نتایج منتشر شده در هشتمین پایش طرح جامع فولاد کشور، ظرفیت اسمی فولاد کشور بالغبر ۴۸/۷ میلیون تن گزارش شده است.
از سوی دیگر، درحالی که گروه صنایع و معادن۱/۳ و نفت ۰/۷ از سهم فعالیتهای اقتصادی در رشد تولید ناخالص داخلی سال گذشته را به خود اختصاص دادهاند، ضروری است تا با بررسی همهجانبه صنعت مولد فولاد از مواجهه با تهدیدهای بزرگ جلوگیری و بهرهبرداری از فرصتهای مغفولمانده در چشمانداز اقتصادی این صنعت مورد بررسی قرار گیرد.
در صنعت فولاد همانند تمامی صنایع و کسب و کارهای بزرگمقیاس، شناسایی عوامل موثر در چالشها و تلاش برای به حداقل رساندن تبعات تهدیدها، تقویت فرصتها و بهرهگیری هوشمندانه از پتانسیلهای بالقوه منجر به شناسایی راهکارهای بهینه و دستیابی به سازوکارهای سودآور و جلوگیری از تضعیف بزرگترین فرصت ارزآوری حال حاضر کشور خواهد شد که بهطور خاص، برخی از موارد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
چالشهای صنعت فولاد
صنعت فولاد کشور امروزه با چالشهایی مواجه است؛ برخی به دلیل تصمیمگیریهای نادرست و برخی دیگر نیز به دلیل پتانسیلهای جغرافیایی حادث شدهاند که عمده آنها قابل بررسی و رفع هستند.
از منظر مالی، هزینه بالای تامین مالی از محل بدهی، تزریق بسیار دشوار منابع ارزی صندوق توسعه ملی به پروژههای ارزی، محدودیت در تامین مالی سرمایه در گردش،، افزایش فراوان سطح ریسک سرمایهگذاری در صنعت فولاد، کاهش نرخ سرمایهگذاری مجدد سهامداران نهادی در شرکتها، محدودیت در تامین مالی طرحهای توسعه، عدم ابزارسازی مناسب در بازار سرمایه جهت جذب سرمایه مورد نیاز، عدمامکان استفاده از بانکها و سرمایهگذاران خارجی، دشواری و هزینه بالای نقل و انتقال پول به دلیل تحریمها از مهمترین گلوگاههای صنعت فولاد کشور بهشمار میآید.
از سوی دیگر، تشویق به سیاست صادراتمحوری و در عین حال وضع عوارض صادرات، حمایت از تولید در حالی که نرخگذاریها به صورت دستوری اعمال میگردد، عدمسیاستگذاری تسهیلی در مسیر توسعه حوزه معدن و وجود بخشنامهها و دستور العملهای متضاد در سال رونق و رشد تولید که نتیجه آنها ضدتولید و توسعه خواهد بود، فرآیند طولانی و طاقتفرسای اخد مجوزهای توسعه در حوزه محیطزیست، تشویق به توسعه ظرفیت و در عین حال اولویت در قطع حاملهای انرژی و عدمرعایت تعهد نیروگاهها موجب تضاد در سیاستگذاریهای صنعت فولاد شده است.
منابع معدنی با توجه به نقل و انتقالات به کارخانجات و بازارهای هدف، نیازمند شرایط لجستیکی با ظرفیت بالا و مخصوص موادمعدنی است اما امروزه شاهد آن هستیم که عدمتوسعه خطوط ریلی و تلاقی آن با خطوط مسافری، موجب کاهش سرعت حمل و نقل ریلی و غیراقتصادی بودن آن شده است، از سوی دیگر، هزینه بالای حمل و نقل در مقایسه با قیمت کالا، کمبود ناوگان ریلی، عدم توسعه زیرساختهای بندری جهت تخلیه و بارگیری مکانیزه در اسکله، عدمیکپارچگی، رقابت ناسالم و بالا رفتن هزینههای حمل جادهای و ضوابط دستوپاگیر سازمان راهداری از جمله مهمترین چالشهای حمل و نقل به شمار میآیند.
علاوهبر چالشهای سیاستگذاری و زیرساختی، برسرکار آمدن نسل جدید و تغییرات در شیوه تفکر که موجب کاهش تعهد سازمانی و مشکلات در نگاهداشت نیروی انسانی میگردد، حرکت نیروی انسانی از بخش دولتی به خصوصی و یا مهاجرت به دلیل پایین بودن حقوق و دستمزد، کمرنگ شدن آموزش و امنیت و سلامت روانی کارکنان بهویژه نسل جدید و تاثیر آن در بهرهوری از عوامل تاثیرگذار در تولید کارخانجات صنعتی بهشمار میآیند.
همانگونه که پیش از این هم بارها مورد نقل و بررسی قرار گرفته است، چالشهای حوزه انرژی از قبیل محدودیت حاملهای انرژی و خسارات بالای تعمیرات و نگهداری ناشی از توقفات و بههمریختن بالانس زنجیره تولید در فصول قطعی برق و گاز، ریسک مدل قیمتگذاری گاز خوراک واحدهای آهناسفنجی، مکلف کردن شرکتها به توسعه زیرساختهای انرژی با اختصاص سهم بالای منابع مالی بهجای توسعه طرحهای شرکت، فشار بر مصرف آب صنعت و توجه حداقلی به اصلاح مصرف کشاورزی، توجه شرکتها به پساب بهعنوان راهکار تامین آب با سرمایهگذاری بالا از موانع سودآوری شرکتهای فولادی هستند.
در نهایت، مهمترین چالش این حوزه در تامین خوراک اولیه میتوان به مواردی همچون عدمتوجه کافی به اکتشافات، کاهش ذخیره معدنی و چالش جدی برای بقای ظرفیت اجرا شده، ایجاد بسته تکنولوژی یکدست برمبنای سنگآهن مگنتیت و کمتوجهی به بهرهبرداری از سنگآهن هماتیتی، توسعه بالا به پایین و پایین به بالا در زنجیره معدنی و فولادی بدون توجه به لزوم بالانس ظرفیت در کشور و استفاده از ذخایر متعدد کوچک که بر کیفیت مواداولیه ورودی تاثیرگذار است اشاره کرد.
فرصتهای پیش رو
در کنار چالشها، همواره فرصتهایی در صنایع بزرگ قابل شناسایی و بهرهگیری هستن که از مهمترین آنها در صنعت فولاد میتوان به شرح زیر اشاره کرد:
در حوزه بازار، رشد بازار فولاد کشور در عرضه با توجه به چشمانداز آتی و فرصت اجرای برنامههای دولت جهت ایجاد تقاضای داخلی، مزیت بازار خاورمیانه و معرفی محصولات فولادی ایران به سایر کشورهای جهان از جمله آسیای جنوبشرقی، چین و اروپا، اقتصادی بودن صادرات با توجه به قیمتگذاریهای جهانی، بالانس نبودن ظرفیتهای تولید و فرصت صادرات در همه سطوح زنجیره فولاد و وجود شرکتهای بازرگانی باتجربه در بازار کشور از جمله مواردی است که نباید با سهلانگاری و غفلت از دست برود.
درکنار چالشهای تامین مواداولیه، ایران به لحاظ برخورداری از آنومالیهای پرعیار، از جمله ذخایر کشف نشده سنگآهن و ذخایر عمقی که تابهحال مورد بهرهبرداری قرار نگرفته، بهروز رسانی دانش بهرهبرداری در حوزه معدن و تلاش برای پرعیارسازی باطلهها، فعالسازی معادن کوچکمقیاس توسط شرکتهای بزرگ، امکان واردات ماشینآلات استخراج و امکان بهرهگیری از پتانسیلهای فراسرزمینی موقعیت مناسبی برای تامین خوراک موردنیاز کارخانجات خود برخوردار است.
کشور ایران علیرغم تمامی تحریمها و فشارهای بینالمللی، همواره کوشیده تا در صنایع استراتژیک با بهروزرسانی روشهای تولید از استانداردهای جهانی غافل نشود و در همین راستا، امروز صنعت فولاد از مزایایی همچون تکنولوژی موفق روش مغناطیسی و فلوتاسیون در تولید کنسانتره مگنتیت، تکنولوژی میدرکس در تولید آهناسفنجی، تکنولوژی موفق لورگی و آلیسچالمرز در تولید گندله، تولید ذوب به روش کوره قوسالکتریکی، تکنولوژی موفق در ماشینهای ریختهگری، خطوط نورد سرد و گرم، خطوط ورقهای پوششدار، تولید بریکت گرم، تکنولوژی موفق تولید آهک هیدراته با کورههای شفتی، و تکنولوژیهای موفق در تولید میلگرد و تیرآهن و سایر محصولات طویل برخوردار است.
علاوهبر این، وجود دانش فنی طراحی، مهندسی و بهرهبرداری در حوزه صنایع فلزی و معدنی، بومیسازی قطعات و ساخت قطعات داخلی با صرفه اقتصادی ارزی چندین میلیونی، وجود دانش فنی در حوزه تغییرات خطوط تولید، تجهیزات، ظرفیتها و توسعههای زیرسقف، توسعه واحدهای جنبی، یوتیلیتی، متریال هندلینگ و کسب دانش فنی در حوزه بازرگانی داخلی و خارجی صنعت با گذر زمان و دستیابی به بلوغ صنعتی در صنعت فولاد کشور آشکارا به کار گرفته میشود.
شایان ذکر است، صنایع کشور به دلیل تحریمهای بینالمللی از مزیت سرمایهگذاری خارجی بیبهره ماندهاند اما شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری داخلی از جمله وجود سرمایهگذاری بالقوه بخشخصوصی، فرصت اوراق بهادارسازی در بستر بازار سرمایه و جذب نقدینگی خرد در اختیار عموم مردم، جذابیت بالای سرمایهگذاری ارزی با ایندکس ارزی، سهولت در ایجاد شرکتهای پروژه سهامی عامل، توسعه ابزارهای مالی بازار سرمایه، بالانس نبودن ظرفیتها، تقویت مکانیزمهای بانکی همچون LC و ضمانتنامهها، توسعه مشوقهای مالیاتی مانند معافیت مالیاتی افزایش سرمایه، سرمایهگذاری خطرپذیر در معادن و پروژههای کوچکمقیاس میتواند با ایجاد جذابیت در بازار صنعت فولاد، موجب رونق اقتصادی و توسعهای این صنعت گردد.
در سالهای گذشته نبود برخی امکانات و ایجاد محدودیتهای زیرساختی و مالی موجب شده تا برخی پروژههای فولادی نیمهتمام مانده و یا با تعطیلی مواجه شوند که وارد مدار کردن آنها یک فرصت بالفعل برای توسعه زنجیره فولاد کشور محسوب میشود. از جمله مهمترین آنها میتوان به پروژههای استخراجی معدن به دلیل نبود ماشینآلات و تجهیزات، پروژههای تولید کنسانتره، گندله، آهناسفنجی، شمش، مقاطع طویل، ورق و محصولات متعدد پاییندست زنجیره که نیمهتمام ماندن هریک به دلیل کسری ماده اولیه موردنیاز بوده است، اشاره کرد.
راهکارهای صنعت فولاد برای برونرفت از چالشها با اتکا به فرصتها
پس از بررسی چالشها و فرصتهای پیشرو و با هدف تابآوری این صنعت، بررسی شش شاخه صادرات، سازمانهای دولتی، اکتشافات معدنی، شرکتهای یوتیلیتی، تجمیع کارخانجات و بومیسازی شبکهای میتواند در دستور کار تصمیمسازان و تصمیمگیران این حوزه واقع گردد.
به طور مثال، در حوزه صادرات میتوان با تکلیف صادرات به شرکتهای صنعتی، بازتعریف انجمن صادرکنندگان فولاد و مادمعدنی، تمرکز صدور بخشنامههای مربوط به صادرات در انجمن صادرکنندگان، تعیین نرخ معقول و رقابتی برای رفع تعهد ارزی، جلوگیری از ایجاد موانع صادرتی توسط قانونگذار، تقویت و تشویق Traderها جهت توسعه فعالیت صادرات در بازارهای جدید موجب تقویت و ایجاد مشوق صادراتی و افزایش ارزآوری شد؛ از سوی دیگر، استفاده از ساز و کار بورسکالا جهت کشف قیمت واقعی و خروج از مکانیزم قیمتگذاری دستوریف تقویت انجمن تولیدکنندگان فولاد و سنگآهن و ایجاد انجمن توسعه فولاد و سنگآهن منجر به ایجاد بالانس و تنظیم نیازها و انتظارات توسعهای صنعت خواهد شد.
گفتنی است، واگذاری معادن کوچک به شرکتهای بزرگ و اعطای امتیاز عملیات اکتشاف و ژئوفیزیک به بخشخصوصی و شکست انحصار سازمان زمینشناسی در این حوزه، ایجاد شرکتهای اکشتافات و استخراج عمقی و حرکت به سمت معادن زیرزمینی عمقی با سرمایهگذاری تیم خارجی، تجمیع پروانههای بهرهبرداری معادن کوچک در قالب یک معدن بزرگ به منظور اقتصادی نبودن عملیات اکتشافی و استخراج از یک سوی و از طرفی تجمیع کارخانجات کوچکمقیاس با حرکت به سمت ادغام آنها با یکدیگر و یا ادغام آنها در شرکتهای بزرگمقیاس، ادغام کارخانجات مقاطع طویل و شمش به منظور اقتصادی کردن تولید مقاطع طویل و افزایش ظرفیت اسمی، تسهیلگری در واگذاری طرحهای نیمهتمام به نزدیکترین کارخانه جهت تکمیل رنجیره میتواند از موازیکاری و هدررفت سرمایه در پروژههای ناتمام جلوگیری بهعمل آورد.
با توجه به نقصان زیرساختهای کشور، سرمایهگذاری و نگاه تخصصی در ایجاد شرکتهای یوتیلیتی در قطبهای مختلف فولاد کشور به منظور تامین آب، برق و گاز، تولید نیروگاه، بازیابی پساب و تولید اکسیژن و هوای فشرده و نصب و اجرای SNG توسط این شرکتها برای تامین گاز در زمستان و مدیریت آن با سیستم هوشمند میتواند علاوه بر حل مشکلات شرکتهای صنایع فولادی به انواع خدمات، موجب اشتغالزایی در سایر حوزههای تخصصی، جلوگیری از خروج نیروی انسانی از کشور و صرف سرمایه صنعت فولاد به طرحهای توسعهای بهجای طرحهای زیرساختی شود.