ورود راهبردی به میدان گازی «مدار» و تضمین آینده صنعت فولاد
چرا فولاد مبارکه به حوزه میادین گازی کشور ورود پیدا کرد؟
صنعت فولاد در ایران در شرایطی فعالیت میکند که محدودیت های انرژی ، به ویژه در بخش گاز طبیعی، هر ساله فشار بیشتری بر تولید وارد میآورد. گاز در زنجیره تولید فولاد جایگزین ندارد و هرگونه کاهش در تأمین آن، بلافاصله منجر به توقف واحدهای تولیدی میشود.
به گزارش پایگاه خبری معدن نامه، صنعت فولاد در ایران در شرایطی فعالیت میکند که محدودیت های انرژی ، بهویژه در بخش گاز طبیعی، هر ساله فشار بیشتری بر تولید وارد میآورد. گاز در زنجیره تولید فولاد جایگزین ندارد و هرگونه کاهش در تأمین آن، بلافاصله منجر به توقف واحدهای تولیدی میشود.
اگرچه کل صنعت فولاد کشور تنها ۵ درصد از مصرف گاز ایران را به خود اختصاص میدهد، اما اثرات ناترازی و کمبود گاز بسیار فراتر از این سهم محدود است.
بررسی های رسمی نشان میدهد که همین محدودیتها طی ۴ سال گذشته بیش از ۱۴ میلیارد دلار از ارزش تولید فولاد ایران را از بین بردهاند. این عدد نشان میدهد که مشکل انرژی صرفاً یک چالش مقطعی نیست، بلکه خطری بنیادین برای استمرار تولید و توسعه صنعت فولاد بهشمار میرود.
یک «نه» بزرگ به انتظار برای رفع محدودیتها
در چنین فضایی، فولاد مبارکه بهعنوان بزرگ ترین تولیدکننده فولاد ایران نمیتوانست به سیاستهای کوتاه مدت صرف، مانند مدیریت مصرف یا انتظار برای رفع محدودیتهای شبکه سراسری، بسنده کند. تجربه سالهای گذشته بهوضوح ثابت کرده است که تداوم وابستگی به شبکه ملی گاز و برق، ریسک اقتصادی و عملیاتی بسیار بالایی برای این گروه بزرگ صنعتی ایجاد میکند.
پرسش راهبردی مدیریت فولاد مبارکه این بود که چگونه میتوان پایداری تولید را تضمین کرد و همزمان هزینه های ناشی از بحران انرژی را کاهش داد؟ پاسخ این پرسش در ورود به بالادست انرژی نهفته بود؛ حوزهای که تا پیش از این، کمتر شرکت صنعتی بزرگی در ایران به شکل مستقیم وارد آن شده بود.
توجیه پذیری سرمایه گذاری از منظر زیرساختی
انتخاب میدان گازی «مدار» برای سرمایه گذاری، یک تصمیم صرفاً اقتصادی نبود، بلکه حرکتی استراتژیک بود که براساس محاسبات دقیق فنی و مالی اتخاذ شد. این میدان با ذخیره درجای ۸.۸ تریلیون فوت مکعب گاز و ظرفیت نهایی تولید روزانه ۱۳ میلیون متر مکعب گاز و ۴۰ هزار بشکه میعانات گازی، ازجمله پروژههای با اولویت در جنوب کشور است.
از سوی دیگر نزدیکی آن به پالایشگاه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی و مجاورت با میادین شناختهشدهای مانند تابناک و عسلویه شرقی، توسعه آن را از منظر زیرساختی و عملیاتی توجیه پذیرتر میکند. فولاد مبارکه با تعهد به سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیون دلاری در این میدان، عملاً بخشی از ریسکهای انرژی خود را مدیریت کرده و گامی بلند در جهت تبدیلشدن به بازیگری فراتر از یک مصرفکننده انرژی برداشته است.
چرا توسعه میدان گازی؟
چرایی ورود فولاد مبارکه به این حوزه را میتوان در چند لایه تحلیل کرد. در لایه نخست، مسئله امنیت انرژی مطرح است. با دسترسی به منابع اختصاصی، فولادمبارکه میتواند برنامهریزی تولید خود را بر پایه دادههای قابل پیش بینیتر انجام دهد و از توقف های ناگهانی ناشی از محدودیتهای شبکه سراسری مصون بماند. در لایه دوم، این اقدام به معنای مدیریت ریسک اقتصادی است. وقتی هزینه انرژی از کنترل شرکت خارج نباشد، پیش بینی هزینههای تولید و طراحی استراتژیهای صادراتی با اطمینان بیشتری انجام میشود.
در لایه سوم، این سرمایهگذاری به خلق ارزش اقتصادی فراتر از تأمین نیاز داخلی کمک میکند. پیشبینی میشود طی ۲۰ سال قرارداد، ۶۵ میلیارد متر مکعب گاز و ۱۲۷ میلیون بشکه میعانات گازی از این میدان استخراج شود؛ حجمی که نهتنها نیازهای فولاد مبارکه را پوشش میدهد بلکه ظرفیت ایجاد جریان درآمدی پایدار برای شرکت را نیز دارد.
سرمایه گذاری عام المنفعه
نتایج این قرارداد را باید در سه بُعد اصلی بررسی کرد. در بُعد شرکتی، فولاد مبارکه با این اقدام به الگویی از مدیریت پیش دستانه تبدیل شده است. شرکتی که به جای انفعال در برابر بحرانها، مسیر سرمایهگذاری را انتخاب کرده و به این ترتیب توانسته چشمانداز تولید پایدار را برای خود ترسیم کند.
در بعد صنعتی، این سرمایهگذاری به کل زنجیره فولاد کمک میکند؛ چراکه پایداری تولید بزرگ ترین شرکت فولادی کشور، به معنای حفظ ثبات در بازار داخلی و توانمندی بیشتر در صادرات است. در بعد ملی، توسعه میدان مدار اشتغال مستقیم و غیرمستقیم در استان بوشهر ایجاد میکند، زیرساختهای انرژی را تقویت میسازد و نمونهای موفق از مشارکت بخش خصوصی در توسعه میادین گازی کشور را به نمایش میگذارد.
ارتقای جایگاه فولاد مبارکه؛ از مصرفکننده انرژی به تولیدکننده آن
اهمیت این قرارداد تنها در اعداد و ارقام خلاصه نمیشود، بلکه در تغییری است که در نگاه مدیریتی فولادمبارکه شکل گرفته است. این شرکت نشان داده که صرفاً یک تولیدکننده فولاد نیست، بلکه به یک بنگاه راهبردی تبدیل شده که میتواند با سرمایهگذاری در بالادست انرژی، معادلات عرضه و تقاضا را به نفع خود مدیریت کند.
به بیان دیگر، فولاد مبارکه از جایگاه یک مصرفکننده بزرگ انرژی به جایگاه یک تولیدکننده و سرمایهگذار در بخش انرژی ارتقاء یافته است؛ ارتقایی که نهتنها امنیت تولید خود را تضمین میکند، بلکه مسیر توسعه پایدار صنعت فولاد ایران را نیز هموار میسازد.
فراتر از یک قرارداد
به همین دلیل، قرارداد توسعه میدان گازی مدار را باید فراتر از یک توافق تجاری دانست. این قرارداد، یک انتخاب راهبردی است که هم امنیت انرژی فولادمبارکه را تضمین میکند، هم امکان سودآوری اقتصادی پایدار را فراهم میسازد و هم الگویی جدید برای سایر صنایع انرژی بر ارائه میدهد.
در آیندهای که محدودیت انرژی یکی از جدیترین تهدیدها برای صنایع بزرگ خواهد بود، فولادمبارکه نشان داده است که با تصمیمات عقلانی و جسورانه میتوان بحران را به فرصت تبدیل کرد و در مسیر ماندگار حرکت کرد.چیلان