رکود اقتصادی در چین، سیاستهای پولی انقباضی بانک مرکزی آمریکا و کاهش رشد صنعتی جهانی تاثیرگذار در کامودیتیها
شیوا نیک وظیفه – در سال گذشته میلادی، بسیاری از موسسات مالی و تحلیلگران بازار کالا پیشبینی کردند که قیمت مس میتواند به ۱۵ هزار دلار در هر تن برسد.
این پیشبینیها عمدتا به دلیل رشد تقاضای جهانی برای انرژیهای تجدیدپذیر، توسعه خودروهای الکتریکی و کاهش عرضه از سوی معادن بزرگ جهان مطرح شد؛ بهعنوان مثال، بانک آمریکا و گلدمن ساکس از جمله مؤسساتی بودند که افزایش شدید قیمت مس را پیشبینی کردند. مؤسسه سیتیبانک در برخی از تحلیلهای خود اشاره کرد که در صورت وقوع بحران عرضه، مس میتواند از مرز ۱۲ هزار دلار عبور کنداما برخلاف این پیشبینیها، بازار مس به چنین ارقامی نرسید. هرچند که قیمت مس در سال گذشته میلادی به بالای ۹ هزار دلار در هر تن رسید اما رکود اقتصادی در چین، سیاستهای پولی انقباضی بانک مرکزی آمریکا و کاهش رشد صنعتی جهانی، باعث شد که قیمتها نتوانند از مرزهای پیشبینیشده عبور کنند. همچنین، افزایش تولید برخی معادن جدید و کاهش تقاضای واقعی نسبت به انتظارات، موجب شد که مس به جای یک صعود انفجاری، با نوسانات شدید و کاهی افت نسبی روبرو شود. اکنون برای سال جدید میلادی، تحلیلگران پیشبینیهای بزرگی برای طلا مطرح کردهاند. جیپی مورگان و مورگان استنلی انتظار دارند که طلا به ۳ هزار دلار در هر اونس برسد. حتی برخی از تحلیلگران در بلومبرگ و کیتکو بر این باورند که در صورت کاهش بیشتر نرخ بهره در آمریکا، افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و تضعیف دلار، طلا میتواند به رکوردهای تاریخی جدیدی دست پیدا کند. یکی از مهمترین عواملی که این پیشبینیها را تقویت میکند، تغییر سیاستهای فدرال رزرو آمریکاست. بسیاری از کارشناسان معتقدند که در صورت کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، سرمایهگذاران به سمت داراییهای امن مانند طلا روی خواهند آورد، زیرا کاهش نرخ بهره باعث کاهش هزینه فرصت نگهداری طلا میشود. از سوی دیگر، افزایش ذخایر طلای بانکهای مرکزی، بهویژه در چین، روسیه و هند، میتواند تقاضای فیزیکی این فلز گرانبها را تقویت کند؛ اما اینکه این پیشبینیها دقیق خواهند بود یا اینکه مانند مس در سال ۲۰۲۴ انتظارات بیش از حد خوشبینانه است مستلزم توجه به چند نکته مهم است که سرمایهگذاران باید به آن توجه کنند. مورد اول نرخ بهره و سیاستهای پولی است، اگر فدرال رزرو برخلاف انتظارات نرخ بهره را بالا نگه دارد، دلار تقویت خواهد شد و این میتواند مانع رشد قیمت طلا شودو بعدی روند تورم جهانی است. اگر تورم در آمریکا و اروپا کاهش یابد، فشار برای خرید طلا بهعنوان یک دارایی ضد تورمی کم خواهد شد و بعدی روند عرضه و تقاضا اسا، اگر بانکهای مرکزی سرعت خرید طلای خود را کاهش دهند یا معادن طلای جدید به تولید برسند، عرضه ممکن است بر تقاضا غلبه کند و همچنین ریسکهای ژئوپلیتیکی که جنگها، درگیریهای منطقهای و بحرانهای مالی میتوانند به افزایش قیمت طلا کمک کنند، اما عدم تحقق چنین رخدادهایی میتواند رشد قیمت را محدود کند.
دولت ایالات متحده به ریاست دونالد ترامپ تعرفههای جدیدی بر واردات فلزات از کانادا، مکزیک و چین اعمال کرده است که تأثیرات گستردهای بر بازار خواهد داشت. بر اساس این تصمیم، تعرفه ۲۵% بر واردات فلزات از کانادا و مکزیک و ۱۰% بر کالاهای چینی از روز سهشنبه اجرایی خواهد شد. آمریکا بیش از نیمی از نیاز آلومینیوم خود را از کانادا تأمین میکند. در سال ۲۰۲۳، این کشور ۵.۴۶میلیون تن آلومینیوم وارد کرد که ۵۶% آن از کانادا بود. با افزایش هزینههای واردات، شرکتهای آمریکایی به دنبال جایگزینهایی مانند امارات، بحرین، هند، شیلی و پرو خواهند بود. تحلیلگران معتقدند که این تعرفهها منجر به افزایش هزینه در بازار فلزات خواهد شد. قیمت آلومینیوم در آمریکا که بر اساس شاخص بورس فلزات لندن (LME) و پریمیوم منطقهای (Midwest Premium) تعیین میشود، از ابتدای سال بیش از ۱۰% افزایش داشته و به بالاترین سطح از جولای ۲۰۲۲ رسیده است. این افزایش هزینهها ممکن است صنایع حملونقل، بستهبندی و ساختوساز را تحت تأثیر قرار دهد. علاوه بر آلومینیوم، واردات مس و نقره نیز تحت تأثیر این تعرفهها قرار خواهند گرفت. آمریکا حدود ۱۰% از نیاز مس خود را از کانادا و مکزیک تأمین میکند و پیشبینی میشود که در صورت گسترش تعرفهها، واردات از شیلی و پرو افزایش یابد. اعمال این تعرفهها ممکن است باعث افزایش قیمتها در بازار داخلی آمریکا شود و مصرفکنندگان و صنایع مختلف را تحت فشار قرار دهد. همزمان، تغییر مسیر تجارت و افزایش واردات از کشورهای جدید، بازار جهانی فلزات را دستخوش تحولات جدی خواهد کرد.
هرچند که پیشبینیهای اقتصادی و مالی همیشه با عدم قطعیت همراه هستند. همانطور که در مورد مس دیدیم، حتی قویترین تحلیلها نیز ممکن است تحت تأثیر عوامل غیرقابل پیشبینی تغییر کنند. در مورد طلا نیز، هرچند که شرایط برای افزایش قیمت مساعد به نظر میرسد، اما سرمایهگذاران باید به دادههای اقتصادی، سیاستهای پولی و شرایط بازار بهصورت مداوم توجه داشته باشند. در نهایت، بهترین راه برای مواجهه با چنین پیشبینیهایی، مدیریت ریسک و عدم وابستگی کامل به نظرات تحلیلگران است. بازارهای مالی پیچیدهتر از آن هستند که بتوان تنها بر اساس یک سری پیشبینیهای بلندمدت روی آنها حساب باز کرد.