بالا رفتن قیمت شمش و کاهش عرضه میلگرد
شیوا نیک وظیفه- در بازار فولاد کشور قطعی برق همچنان عامل تعیین کننده و اثر گذار است تا زمانی که عرضه برق به حالت طبیعی باز نگردد شرایط بهبودی نخواهد داشت.
مسکن، پروژههای عمرانی و صادرات محل تقاضای فولاد است که تولید مسکن با روند شیوههای سنتی و تقاضای انباشتهشده در این بخش بههیچوجه همخوانی ندارد و نیاز به در پیش گرفتن روشهای جدید تولید مسکن است که این روشها نیازمند پیشزمینههای سیاسی و ارزی و در کنار آن برنامهریزی و تأمین منابع مالی است و با توجه به تنشهای موجود انتظار بالا رفتن ساختوسازها کاملاً بیهوده است.
بیشترین مصرف فولاد در بخش عمرانی است که به علت وجود تحریمها و کسری بودجه نباید به آن نیز امیدوار بود. تنها آلترناتیو باقیمانده صادرات است که با قوانین موجود آنهم رونقی ندارد. بنابراین در شرایط فعلی قطعی برق ضمن آنکه برای تولید یک فاجعه است اما در کنار خود میتواند موهبتی باشد که بازار را کنترل میکند البته دولت پس از استقرار خود به دنبال بازگشایی صادرات خواهد رفت چراکه توقف صادرات ازیکطرف به منابع ارزی کشور لطمه وارد میکند و از طرف دیگر باعث نا ترازی بیشتر بودجه میگردد.
بنا به آخرین گزارش انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران ضریب بهرهبرداری در سال 1402 به 65 درصد رسیده است و با قطعی برق در سال 1403 شاید این ضریب به زیر 50 درصد نزول کند. صنعت فولاد تنها در تعادل بودجه و نرخ ارز مؤثر نیست بلکه به لحاظ وسعت خود تأمینکننده بسیاری از هزینههای دیگر بخصوص در بخش درمان و آموزش با توجه به معافیتهای مالیاتی است. بنابراین توقف این صنعت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم در بسیاری از بخشها خواهد داشت. در تحلیل کوتاهتر با توجه به در پیش بودن اربعین و عدم استقرار دولت تقاضا همچنان پایین خواهد ماند و قطعی برق عامل ثبات بازار خواهد بود.
در هفته گذشته با توجه به عرضه محدود و مدتدار کارخانهها قیمت بیلت افزایش کمی داشت و بالا رفتن قیمت شمش و کاهش عرضه میلگرد باعث بالا رفتن قیمت شد.
در بازار جهانی نیز قیمتها برای نفت، سنگآهن و فولاد میانی نزولی است علت آنهم افت تقاضای جهانی است. روز جمعه ریزش شدید بورسهای جهانی که در طول 8 سال گذشته بیسابقه بوده است بازارها را به کما برد. ترمیم این شکستگی زمان میبرد مسئله درگیری ایران و اسرائیل همه سرمایهگذاریها را تحت شعاع خود قرار داده است.
اگر این بحران مدیریت نشود مشخص نیست که اقتصاد دنیا به کدام سمت خواهد رفت بخصوص آنکه منطقه خاورمیانه امروز دیگر بهعنوان عرضهکننده نفت شناخته نمیشود، بلکه بهعنوان یک هاب سرمایه روی آن برنامهریزی میگردد. طرحهایی که برای پروژههای شهرسازی، فولاد و پتروشیمی در منطقه تعریفشده همراه با تراکم سرمایه در این منطقه قدرت تأثیرگذاری زیادی در اقتصاد دنیا دارد. چنانچه این شرایط ملتهب ادامه پیدا کند احتمال گسترش آن به بقیه منطقه میرود درنتیجه تمامی این طرحها به هم خواهد ریخت. طبعاً برنامهریزیها و سیاستگذاریها مجدداً باید بررسی شود که اینها زمانبر است. در حالیکه فولاد احتیاج به ثبات بازارها دارد و در شرایطی که بازارها به بیثباتی میروند مصرف فولاد کاهش مییابد و تقاضای احتیاطی بخصوص در بخش طلا جایگزین آن میگردد.